اجتماعی استان اصفهان اقتصادی بهداشت بین الملل تصاویر چندر رسانه دسته‌بندی نشده فرهنگ و هنر مرکزی یادداشت/مقاله/گفتگو/مصاحبه

کتاب می گوید: زیبایی های جهان را تماشا کن از آنها لذت ببر بر آنها بیفزا و سپس با آرامش از آن ها عبور کن

کتاب می گوید: زیبایی های جهان را تماشا کن از آنها لذت ببر بر آنها بیفزا و سپس با آرامش از آن ها عبور کن

پایگاه خبری احوال نیوز؛ دکتر مهرناز آزاد، شاعر،نویسنده ، روزنامه نگار و پژوهشگر مسائل فرهنگی و اجتماعی به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی در مقاله ای با عنوان کتاب می گوید: زیبایی های جهان را تماشا کن از آنها لذت ببر بر آنها بیفزا و سپس با آرامش از آن ها عبور کن گفت:

اگر تا امروز برای جهان توسط انسان هر اتفاقی افتاده حاصل مطالعه بوده است، تا تفکری وجود نداشته باشد، عقیده، شیوه، طرح، برنامه، پروژه یا هدفی شکل نمی گیرد و یقینا برای یک حرکت عالمانه و متفکرانه نیاز به مطالعه داریم.
وقتی صحبت از مطالعه می شود برخی ممکن است این به ذهنشان بنشیند که در میلیون ها سال پیش کدام کتاب بود تا ما بتوانیم به عنوان انسان اولیه آن را مطالعه و سپس چیزی را اختراع یا ایجاد کنیم‌؟ مطالعه همیشه به معنی کتابخوانی نیست.
البته امروز کتاب ها راهی بزرگ برای مطالعه بر روی انسان باز کرده اند که حاصل تلاش و جمع آوری مطالب بسیاری از اندیشمندان، دانشمندان، عارفان و متفکران جهان است.

فرصت بزرگی که برای هر انسانی در گوشه گوشه دنیا بوجود امده تا بدون نیاز به مسافرت های طولانی و کسب تجربه با جهانی اطلاعات در دسترس سروکار داشته و بتواند آنها را مطالعه کند.
اما نگاه عمیق تر به مطالعه، در زمان های بسیار دور که مکتوبی وجود نداشت تجربه و تحقیق های میدانی بوده است.
مثلا نگاه عمیق انسان ها به ذات طبیعت اینکه چگونه یک پرنده پس از مرگ، شریک خود را به خاک می سپارد، رهنمودی شد برای انسان ها تا عزیزانشان را روی خاک رها نکنند و برای جلوگیری از فساد و تعفن محیط آن را زیر خاک پنهان کنند.
چگونه یک حیوان یا پرنده برای رهایی از سرما و یا گرمای بیش از اندازه محیط برای خود آشیانه می سازد و این آغاز ساخت و ساز مکان های امن برای زندگی و زنده ماندن انسان می شود.
چگونه حیوانات برای رهایی از گرسنگی شکار می کنند و این آغاز راه برای انسانی متفکر بود تا با ابزارهایی طبیعی مثل شاخه های درخت، نیزه بسازد و چگونی با جلبک ها و ریسه های درختان تور ماهی گیری خلق کند.
وخلاصه چگونه این تجربیات را به نسل های بعد از طریق آموزش منتقل کند و آنها نیز با تفکراتی جدید و تجربیاتی بهتر بر مهارت ها بیفزایند وبا الگو گرفتن از پیشینیان خود آثار و ساختارهای بهتری برای زندگی خلق کنند و کم کم آنقدر میزان این اطلاعات زیاد شود که متوصل به اختراع زبان و خط شوند و با زبان های متفاوت و خطوط متفاوت اطلاعات علمی و تجربی خود را در کتاب ها به هم منتقل کنند.
در حال حاضر ۷۱۱۷ زبان در سراسر جهان وجود دارد که هرکدام حروفی دارند و بوسیله آنها می نویسند و همه این زبان ها به زبان من و شما ترجمه قابل خواندن می شود یعنی در واقع من و شما فرصت این را یافته ایم که امروزه هر علم ، اختراع ، دانش و تکنولوژی در جهان شکل می گیرد را به هر زبانی که دوست داریم بسرعت ترجمه کنیم و برای مطالعه آنچه آنسوی جهان کشف یا اختراع شده از آن استفاده کنیم.
حالا شاید بهتر بتوانیم درک کنیم که مطالعه چقدر می تواند ما را در تصمیم گیری ها، ارتقا زندگی، آگاهی از فرهنگ های باارزش، ارتباطات بهتر با دیگران ، تحلیل های منطقی و منصفانه، دور نگهداشته شدن از قضاوت های غلط یا عجولانه، قهرهای بچه گانه ، وابستگی های بی ارزش و…..کمک کند.
کتابخوانی به ما می آموزد چگونه از خودمان به خودمان سفر کنیم و بجای تلاش برای تغییر دادن دیگران شروع به بهتر نمودن و تغییر دادن نگرش ها و نگاه‌های خودمان کنیم و هرچه جهان بینی بزرگتری پیدا کنیم در سطحی بالاتر حرکت کنیم و زندگی بهتری را بدون دغدغه های انسان های با تفکری ناپخته داشته باشیم.
جالب است بدانید،کلاغ تنها پرنده ای است که می تواند به عقاب آسیب بزند، صرفا چون روی پشت عقاب سوار می شود و از پشت به او نوک می زند.
تنها کاری که عقاب برای رهایی از این شوخی کلک می کند این است که بسرعت اوج می گیرد و آنقدر بالا می رود تا اتمسفرش عوض شود یعنی اتمسفری که اکسیژن کمتری دارد و کلاغ قادر به تنفس در آن نیست، آنجاست که کلاغ به دلیل ناتوان بودن، از تعقیب عقاب منصرف می شود و به اتمسفر خود باز می گردد.
جهان شما زمانی تغییر می کند که سفر را از درون آغاز کنید و کم کم از اتمسفر آدم ها و افکاری که درحد و اندازه شما نیستند فاصله بگیرید و بهترین راه مطالعه وکتابخوانی است.
مطالعه چشم شما را به جهان هایی باز می کند که آنها که در جهان کتاب ها قدم نزده اند از آن بسیار فاصله دارند.
به عقیده نگارنده باشعورها یک تفاوت بسیار اساسی با بی شعورها دارند ، باشعورها خیلی خوب بی شعورها را درک می کنند زیرا خودشان نیز روزی دنیای بی شعوری را تجربه کرده اند وکم کم با ارتقا از آن عبور کرده اند.
اما بی شعورها نمی توانند با شعورها رادرک کنند چون هنوز به جهان آنها وارد نشده اند.

من اغلب به هنرجویان ودانشجویانم یاد آوری می کنم که اگر قراراست بیشتر وبهتر از دیگران بدانید هم مانند غواص ها به عمق ولایه لایه های زیرین بروید تا ببینید در اقیانوس جهان که بیشتر آدم ها در سطح آن شنا می کنند چه چیزهای شگفت انگیز و ارزشمندی وجود دارد که آنها هرگز به آنها دست نمی یابند مگر غواصی کنندو هم پرواز کنید وکیلومتر ها از سطح دریا فاصله بگیرید بر ابرها سوار شوید وببینند جهان زیر پایتان چگونه کوچک می شود و تازه آن موقع است که درک می کنید این جهان کوچک ارزش دعواهای خانوادگی، فامیلی، قهرها و آشتی ها، قضاوت ها،دروغ ها، فریب ها، کلاه برداری ها و بسیاری اعمال غیر انسانی را دارد یا خیر؟
این جهان با مطالعه به ما می آموزد که آنقدر کوچک و کوتاه است که فقط باید تماشایش کرد و از آن سرافرازانه گذشت و رفت.
خوشا آنانکه با عزت زگیتی
بساط خویش برچیدند و رفتند
زِ کالاهای این آشفته بازار
محّبت را پــسندیدند و رفتند
خوشا آنانکه در میزان وجدان
حساب خویش سنجیدند و رفتند
نگردیدند هرگز گِرد باطل
حقیقت را پرستیدند و رفتند
خوشا آنانکه بر این عرصهٔ خاک
چو خورشیدی درخشیدند و رفتند
خوشا آنانکه از پیمانهٔ دوست
شراب عشق نوشیدند و رفتند
خوشا آنانکه با ایمان واخلاص
حریم دوست بوسیدند و رفتند
خوشــا آنانــــــکه بـــذر آدمّیت
در این ویرانه پاشیدند و رفتند
چو نخل باروَر بر تنگدستان
ثمر دادند و بخشیدند و رفتند
زِ جزر و مّدِ این گرداب هایل
سبکبـــــاران نترسیدند و رفتند
خوشا آنانکه پا در وادیِ حق
نـــــهادند و نلـــغزیدند و رفتند
زتقوا جامه دربَر کن،که نیکان
زتـــقوا جامه پوشیدند و رفتند
مشو غافل که پاداش بَد ونیک
زگیتی رفتگان،دیدند و رفتند
خوشا آنانکه بار دوستـــی را
کشیدند و نرجــیدند و رفــتند
“رسا” در راه خدمت باش کوشا
خوشا آنانکه کوشیدند و رفتند
((پروین اعتصامی))
و خلاصه اینکه؛
کتاب بخوانید وکتابخوانی را درجامعه ترویج کنید که ، خداوند به لوح و قلم قسم خورده و درمقام معلم در (سوره بقره آیه ۳۰ آورده است )آن گاه که پروردگارت به فرشتگان گفت: می خواهم در زمین خلیفه و جانشین قرار دهم.
از این رو، برای تربیت انسانی که شایسته و جانشین خودش باشد، خود در مقام معلم و در نخستین درس به آموختن مطالبی می پردازد که انسان را در مسیر رشد و کمال قرار دهد و آن آموختن رمزهای علم و معرفت است که در قرآن از آن با نام «اسماء الهی» یاد شده است:(درهمان سوره در آیه ۳۱ آکرده است ) خداوند همه اسم ها را به آدم آموخت.
خواست پروردگار بر این است که بر انسان منت گذارده و زمین و نعمت هایش و هم چنین پایه های دریافت علوم و دانش ها و ارزش ها و در یک کلمه «اسماء» را در اختیار انسان بگذارد تا او با بهره گیری از آن ها و با پیمودن سیر آفاقی و انفسی به قله تکامل، یعنی به مقام جانشینی الهی برسد.
معلمی در قرآن به عنوان جلوه‏ای از قدرت لا یزال الهی، نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی دانسته شده است و در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:
(خداوند در سوره علق آیه ۱تا۵ )می گوید:بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.
در این آیات خداوند، خود را «معلم» می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است.
در جایی دیگر نیز ( درسوره ی الرحمن آیه ی ۴-۳)باز می فرماید : خلق الانسان ، علمه البیان انسان را بیافرید و به او گفتن آموخت .
بنا بر این آیات مذکور خداوند امین را معلم انسانها و جهان هستی می داند و این خود نشانگر عظمت و شکوه مقام معلم در قاموس هستی است .
دومین معلم، پیامبر اکرم(ص) است که خود فرمود: من معلم برانگیخته شده ام و ائمه اطهار و بزرگان دین نیز هر یک معلمانی برجسته و راهنمایانی بس شایسته بوده اند.
آیات قرآن کریم مهمترین ویژگی انبیاء الهی را تعلیم مردم بیان کرده و آن گرامیان را به عنوان معلمان بشر می شناساند و در( سوره آل عمران آیه ۱۶۴ )می فرماید: خداوند بر مومنان منت نهاد، هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و برایشان کتاب و حکمت بیاموزد هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند.
در عظمت منزلت و مقام معلم همین کافی است که بزرگ ترین معلم جهان بشریت حضرت رسول خاتم(ص) به این ویژگی خود افتخار می کرد .
و سخن آخر؛
خداوند در جایی به طریق سؤال می فرماید: بگو: آیا کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند مساوی هستند؟! (هرگز)
این آیه تعریفی است بر اینکه عالمان و جاهلان هرگز مانند هم نیستند و عالم یعنی انسانی که می آموزد و آموزش می دهد انسانی که مطالعه می کند و اطلاعات خود را سخاوتمندانه در اختیار دیگران می گذارد، انسانی که می نویسد و آموزه های خود را به کتابخانه های جهان می سپارد تا سال ها وقرن ها پس از مرگ او قابل استفاده برای نسل ها و نسل های بعدی باشد.
خداوند به لوح و قلم قسم خورده و تعلیم و تربیت و معلمی را چنان عظیم می داند که معلمان را که شاخصه های کتابخوانان واندیشمندان جهانند هستند را هم مقام با خود و پیامبرانش معرفی می کند.
پس بدانیم که کتابخوانی نه تنها خودمان را افزایش می دهد و دریچه های جهان های درون و جهان های بیرون را برایمان باز می کند ، به ما فرصت این راهم می دهد تا چون یک معلم خوب آنچه برما افزوده شده به دیگران نیز بیفزائیم و هر روز متفاوت تر از دیروز زندگی کنیم و یک الگوی عملی و انسانی برای آنهایی باشیم که پیرامون ما هستند و از ما الگو می گیرند

مهرناز آزاد
۳۰ آبانماه ۱۴۰۲
به مناسبت هفته کتاب و کتابخوان

انتهای پیام/*

نظرات
0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x