دسته‌بندی نشده

وقتی هنرستان انقلاب اسلامی اصفهان به کارگاه تولید خلاقیت‌ها تبدیل می‌شود

وقتی هنرستان انقلاب اسلامی اصفهان به کارگاه تولید خلاقیت‌ها تبدیل می‌شود

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری احوال نیوز :

علی جمشیدی، هنرآموز هنرستان انقلاب اسلامی ناحیه ۵ اصفهان است که کلاس و مدرسه را به کارگاهی برای ارتقای توانمندی‌های دانش‌آموزان تبدیل کرده و نغمه‌های ابتکار در دستانش، رنگی نو به کلاس درسش می‌بخشد و هنرجویان همراهش را به هنرمندانی خلاق و ماهر تبدیل می‌کند و در راه پرورش ایرانی قوی و پر افتخار گام برداشته است و آثار این تولیدات را وارد صنعت کرده است؛ گفت و گو با این هنرآموز را در ادامه می‌خوانید.

سلام لطفاً خودتان را معرفی کنید.

علی جمشیدی ۲۵ساله ,هنرآموز هنرستان انقلاب اسلامی ناحیه ۵ اصفهان هستم.

درباره رشته و مدرک تحصیلی‌تان بفرمایید.

کارشناسی الکترونیک از دانشگاه مهاجر اصفهان

چند سال است که در هنرستان مشغول به فعالیت هستید؟

بنده از سال ۹۹-۹۸ به‌صورت سربازمعلم وارد هنرستان شدم. پس از آن در آزمون استخدامی شرکت نمودم و از طریق ماده ۲۸ جذب آموزش و پرورش شدم و از آن موقع تا کنون در هنرستان مشغول فعالیت هستم.

از چه زمانی و چگونه به فکر فعالیت‌های خلاقانه و طراحی وسایل کاربردی در صنعت افتادید؟

من با علاقه‌ای که داشتم از همان دوران دانشجویی وارد صنعت شدم و پروژه‌های مختلفی را پیگیری می‌کردم و در ارگان‌های مختلفی فعالیت داشتم. پس از مدتی به‌عنوان مدیر فنی شرکت کاوه مشغول به کار شدم. در شرکت از من خواستند تا از طریق مصاحبه نیروهای توانمند استخدام نمایم. زمانی که با متقاضیان طبق چارچوب‌های موردنظر مصاحبه می‌نمودم متوجه شدم که بسیاری از خروجی‌های دانشگاه‌های عالی کشور توانایی پاس‌کردن ملاک‌های مهارتی شرکت را ندارند. البته این ملاک‌ها، ملاک‌های خاص و سختی هم نبود. با بررسی و تفحص به این نتیجه رسیدم که غالباً روند آموزش نتوانسته نیازهای بازار کار را رفع کند. این شد که با خود عهد بستم تا مجدانه در این مسیر قدم بردارم و بتوانم دانش‌آموزان را بامهارت‌های موردنیاز آشنا کنم و به آموزش صرف اکتفا نکنم.

لطفاً درباره وسیله‌ای که ساخته‌اید برایمان توضیح دهید؟

طبق بررسی‌هایم به این نتیجه رسیدم که ابزار صوتی یکی از موردنیازترین ابزار در مدارس است چون دراین‌رابطه مشکلات زیادی وجود داشت. به همین دلیل این ایده به ذهنم خطور کرد که در جهت رفع این نیاز مهم قدمی بردارم؛ بنابراین به‌صورت تیمی شروع به ساخت آوا تایم یا دستیار صوتی نمودیم. طی دو سال تلاش بی‌وقفه ایده به محصول تبدیل شد. پس از آن تست‌ها انجام شد و نهایتاً با گرفتن مجوزهای مختلف دستگاه وارد مدارس و ادارات شد.

چه کسانی در ساخت وسیله همراهتان بودند؟

همه از هنرجویان هنرستان بودند اما تمامی آنها درگیر یک پروژه نبودند. ما روی حدود چهل پروژه که نیاز دیده بودیم و یا دوستان مطرح نموده بودند کار می‌کردیم. در تمامی این پروژه‌ها هدف فروش صرف نبود و بیشتر قصدمان رشد هنرجویان بود. از کل پروژه‌ها هفت مورد برای خودمان بسیار موفق بود که یکی از آنها دستگاه آوا تایم بود و پنج پروژه هم برای مشتری به نتایج عالی رسید.

افراد تیم به چه صورت انتخاب شدند و چند نفر بودند؟

ابتدا پروژه را تا تعداد چهارصد نفر وسعت دادیم. اما چون روند کار جدیت و تلاش خاصی نیاز داشت و بعضی از دانش‌آموزان نیاز نمی‌دیدند که فعلاً وارد این‌گونه فعالیت‌ها شوند و شرایط خاصی داشتند، گزینش کردیم و فعلاً حدود ۱۲-۱۳ نفر از دانش‌آموزان علاقه‌مند در بحث صنعت حضور مداوم دارند و در این پروژه همراه ما بودند و به‌طورکلی از ورود فرد تا فرایند استعدادیابی و اینکه انگیزه‌هایش جهت فعالیت‌ها مشخص شود و به نتیجه برسد حدود سه تا پنج سال زمان می‌برد.

آیا وسیله شما مشابه خارجی یا داخلی هم دارد و برتری دستگاه شما در چه مواردی است؟

مسلماً مشابهتی هم در داخل و هم به‌صورت خارجی دارد اما برتری‌های این دستگاه نسبت به نمونه‌های مشابه آن شامل مواردی نظیرقابلیت ارتباط و تنظیم از طریق گوشی با وای‌فای، منوی تنظیمات کاملاً فارسی و همراه با راهنما، قابلیت فعال و غیرفعال‌سازی سریع وسایل برقی کنار خود، امکان شخصی‌سازی نسبت به محیط و شرایط زیر است.

برای انجام این کار چه مجوزهایی گرفته شد و چه مراحلی را پشت سر گذاشتید؟
ما به قوانینی که دراین‌رابطه وجود دارد استناد کردیم و به حضور مدیرکل محترم آموزش و پرورش استان اصفهان جناب آقای ابراهیمی رسیدیم و با استقبال و همراهی ارزشمند ایشان قرار شد با استفاده از تجهیزات هنرستان عصرها آموزش‌ها داده شود و در کنارش ساخت وسایل انجام شود. ایشان فرمودند اگر به مدارس این‌گونه نگاه شود و مدارس جایی برای پیشرفت صنعت باشد حیف است که شب‌ها هم‌بسته باشد.

در این مسیر با چه چالش‌هایی روبرو شدید؟

اولین چالش بحث مالی است. ما نمی‌توانستیم هزینه را از دانش‌آموزان دریافت کنیم. همین‌طور تا چیزی ساخته نشود کسی سرمایه‌گذاری نمی‌کند و چون با دانش‌آموزان کار می‌کردیم کسی به ما اعتماد نمی‌کرد. همچنین زمانمان کمبود و دانش‌آموزان درس و مدرسه داشتند و فرصت کمی برای انجام پروژه داشتند.

چگونه چالش‌ها را مدیریت کردید؟

با چند نفر از همکارانم در این باره صحبت کردم و از این طریق یک نفر که دوست داشت کار خیری انجام دهد بخشی از هزینه را تقبل کرد مبلغی هم خودم هزینه کردم و کار را پیش بردیم. چالش کمبود وقت را نیز با برنامه‌ریزی توانستیم پشت سر بگذاریم. بدین صورت که پس از استراحتی کوتاه در ظهر، حدود چهار ساعت عصر را به فعالیت در کارگاه جهت ساخت پروژه مشغول بودیم.

چه چیزی باعث شد با وجود مشکلات و چالش‌ها همچنان به مسیر ادامه دهید؟

وقتی نیازی وجود داشته باشد و هدفی برای فرد مهم باشد وجود مشکلات خللی در تصمیم فرد ایجاد نمی‌کند. ما چالش‌ها و سختی‌ها را پیش‌بینی کرده بودیم اما مهم‌ترین انگیزه برای ما خود دانش‌آموزان بودند. هرچقدر پیشرفت و رشد بچه‌ها را می‌دیدیم باعث می‌شد مسیر برایمان هموارتر شود و مصمم‌تر به راهمان ادامه دهیم.
اگر خاطره‌ای مد نظرتان است بفرمایید.

سال ۹۸ کلاس برنامه‌نویسی با حدود ۱۲ نفر تشکیل شد؛ حدود دو ماه بود که دوره را شروع کرده بودیم اما یکی از دانش‌آموزان انگار هیچ‌چیزی یاد نگرفته بود به همین دلیل بعضی‌ها در کلاس مسخره‌اش می‌کردند اما من اطمینان داشتم که این دانش‌آموز توانایی خوبی دارد و شاید به دلیل نداشتن باور به توانمندی‌هایش نتوانسته به نتیجه مطلوب برسد به همین علت بعد از پایان کلاس به او گفتم که من به استعداد تو در زمینه برنامه‌نویسی اعتماد دارم و مطمئن هستم اگر بخواهی می‌توانی از همه دانش‌آموزان قوی‌تر باشی.

هفته بعد که کلاس تشکیل شد تمرینی به دانش‌آموزان دادم تا انجام دهند. زمانی نگذشت که یک نفر به شکل بسیار جدید و جالبی جواب تمرین را ارائه داد. کاملاً شوکه شده بودم که همان دانش‌آموز ضعیف در عرض یک هفته این‌قدر رشد و پیشرفت داشته و حتی مطالعات اضافه‌تری هم داشته است. موفقیت‌هایش روزبه‌روز افزون‌تر شد و هم اکنون دانشجوی ترم آخر کاردانی است و شرکتی تأسیس کرده و با همکاری تعدادی از دوستان هم‌کلاسی‌اش تولیدات خوبی در زمینه تکنولوژی و برنامه‌نویسی به بازار ارائه می‌کند.درسی که از این موضوع گرفتم این بود که باور ما نسبت به آدم‌هاست که آنها را تغییر می‌دهد و باید به توانایی‌های بالای دانش‌آموزان اعتماد کنیم.

هدفتان برای آینده چیست؟

هدفم ثابت‌شدن توانمندی‌ها و استعدادهای دانش‌آموزان به خودشان و اجتماع است و اینکه این اتفاقات جدی‌تر دیده شود و حمایت‌های مختلفی مشمول این قبیل فعالیت‌ها شود و مخصوص یک هنرستان خاص نباشد چون قطعاً در هنرستان‌های دیگر هم توانمندی‌های خوبی وجود دارد و باید بتوانیم این قبیل فعالیت‌ها را در سراسر کشور انتشار دهیم.

از مسئولان چه انتظاراتی دارید؟

اینکه این مدل کارها که در رشد صنعت مؤثر است بیشتر دیده شود و جزء اصول آموزشی و چارچوب‌های برنامه درسی قرار گیرد چون جای ارتباط با صنعت در مدارس خالی است و با رسمی‌تر شدن این نوع فعالیت‌ها و تخصیص بودجه در این زمینه امکان‌پذیر خواهد بود. در این راستا لازم است به دانش‌آموزان اعتماد شود و معلم در جایگاه مربی فعالیت‌ها را مدیریت کند تا کارها روی اصول پیش رود و خروجی‌های قوی‌تری در صنعت داشته باشیم. ایده من در آموزش اول یادگیری بعد به‌کارگیری بعد درگیری سپس اندازه‌گیری و در آخر نتیجه‌گیری است. این موارد باعث می‌شود روند آموزش خیلی بهتر اتفاق افتد.

مائده کاظمی/عضو باشگاه معلمان خبرنگار

مهدی جمشیدی

انتهای پیام/*

نظرات
0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x