جهان با تحول دیجیتال، دگردیسی یافت
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری احوال نیوز :
با وجودی که اصطلاح تحول دیجیتال یا تحول دیجیتالی به صورت گسترده در گزارشها، کتاب ها، مقالات و کنفرانسها مورد استفاده قرار میگیرد، اما هم چنان تعریف واحدی که بر سر آن تفاق نظر وجود داشته باشد، در مورد تحول دیجیتال وجود ندارد.
به گزارش فصلنامه ارتباطات ، تحول دیجیتال (: (Digital Transformationکه گاهی با دیجیتالی شدن و دگردیسی دیجیتال هم مورد اشاره قرار میگیرد، یکی از اصطلاحات رایج در سالهای اخیر است.
با وجودی که اصطلاح تحول دیجیتال یا تحول دیجیتالی به صورت گسترده در گزارشها، کتاب ها، مقالات و کنفرانسها مورد استفاده قرار میگیرد، اما هم چنان تعریف واحدی که بر سر آن تفاق نظر وجود داشته باشد، در مورد تحول دیجیتال وجود ندارد.
تاریخچه توجه به اصطلاح تحول دیجیتال
با استفاده از ابزار گوگل ترند، به نظر میرسد که این اصطلاح حدوداً از سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ مورد توجه قرار گرفته است.
جستجوهای سال ۲۰۰۴ را میتوان به مقاله اریک اشتولترمن و آنا فورس در Information Technology and the Good Life نسبت داد. به¬نظر میرسد آن¬ها برای نخستین بار این اصطلاح را به صورت جدی و رسمی به کار بردهاند.
تعریف تحول دیجیتال
با وجود تنوع تعریف ها در مورد تحول دیجیتال، یک محور مشترک در همه تعریفها وجود دارد :تحول دیجیتال یک بحث سازمانی است.
به عبارتی بهتر؛ تحول دیجیتال (DT) به معنی ادغام فناوریهای دیجیتال در همه زمینههای مختلف یک کسب و کار است که شیوه کار و ارائه ارزش به مشتریان را تغییر میدهد. این در واقع یک تغییر فرهنگی است که سازمانها را مجبور میکند تا وضعیت موجود را به طور مداوم به چالش بکشند، آزمایش کنند و با روبهرویی با شکستها، راه همواری برای موفقیت و رشد شرکت به¬وجود آورند. تحول دیجیتالی برای همه مشاغل از کوچک گرفته تا بزرگ، ضروری است.
تحول دیجیتالی مشاغل به چالشها و خواستههای خاص سازمان بستگی دارد و معمولا تفاوت زیادی بین تحول دیجیتال شرکتهای مختلف دیده میشود. با این حال چند مورد مشترک وجود دارد که همه مشاغل باید در زمان شروع به کار به آن توجه کنند. این مفهوم خیلی گسترده است و عوامل متعددی میزان دیجیتالی بودن کسب¬و¬کار شما را تعیین میکند.
فناوری: مسلماٌ فناوری روی مشاغل تأثیر میگذارد و مزایای قابل توجهی برای عملیات کسب و کارها به همراه دارد.
تقاضا: مشتریان، یعنی کسانی که تقاضا میکنند، انتظار یک تجربه خرید بدون مشکل را دارند.
رفتار: رفتار مصرفکنندگان و مشتریان دائمی شما به طور مستقیم به فناوری یکپارچه شما ارتباط دارد.
برخی از رهبران احساس میکنند اصطلاح “تحول دیجیتال” بسیار گسترده است و نمیتوان به سادگی آن را اجرا کرد! حتی برخی از این اصطلاح میترسند. اما عملی کردن آن اهمیت زیادی دارد. به هر حال سازمانهای امروزی در نقاط مختلف در مسیر تحول دیجیتال قرار دارند. اگر احساس میکنید در این زمینه گیر کردهاید، اصلا نگران نباشید، چون تنها نیستید. یکی از سختترین سؤالاتی که در مورد تحول دیجیتالی وجود دارد این است که چگونه میتوان از چالشهای اولیه عبور کرد و به مرحله اجرا رسید.
بسیاری ازCIO ها و سازمانها فکر میکنند که در تحول دیجیتالی نسبت به بقیه بسیار عقب هستند، در حالی که این طور نیست. در دو سال اخیر و با وجود اپیدمیCOVID-۱۹، فوریت جدیدی برای تحقق اهداف تحول دیجیتال به¬وجود آمده است و بسیاری از سازمانها خود به خود مجبور به ورود در این زمینه شدهاند. با این حال رهبران فناوری اطلاعات با چالشهایی از جمله بودجه، درگیری با استعدادها و تغییرات فرهنگی دست و پنجه نرم میکنند. به هر حال سواد دیجیتال اهمیت زیادی در این زمینه دارد.
به نظر می رسد استفاده از اصطلاح تحول دیجیتال برای همهی تغییر و تحولات ناشی از توسعه فناوری دیجیتال در همه جنبه¬های اجتماعی و اقتصادی، غیردقیق و تا حدی تجاری محسوب میشود.
اجازه دهید برخی از تعریف¬های علمی تحول دیجیتال را با هم مرور کنیم.
استراتژی تحول دیجیتال از نگاه کریستین مت و توماس هس کریستین مت و توماس هس در مقاله خود تحت عنوان « Digital Transformation Strategies » تحول دیجیتال را به عنوان مجموعه اقدامهای سازمانها برای بهکارگیری فناوریهای جدید دیجیتال و بهرهبرداری از منافع آنها تعریف میکنند.
آنها تأکید میکنند که تحول دیجیتال علاوه بر فرایندهای عملیاتی کسب¬و¬کار، بر محصولات کسب¬و¬کار، ساختار سازمانی و نیز مفاهیم مدیریتی در سازمان، تأثیر میگذارد.
آنها چهار جنبه اصلی را برای تحول دیجیتالی در نظر میگیرند:
دیتا و آنالیز تکنولوژ ی دیجیتال فرآیند و نوآوری تعامل کارکنان و مشتریان استراتژی و فرهنگ تجاری دیجیتال
در این مدل، مدیرانی که به تحول دیجیتالی فکر میکنند، باید به این نکته هم توجه داشته باشند که:
استفاده از تکنولوژی و دستاوردهای فناوری اطلاعات، به تنهایی، به تحول دیجیتالی در سازمان منجر نمیشود
به عبارتی، ممکن است سازمانها با استفاده از ابزارهای دیجیتال، دقیقاً همان کارها و فعالیتهای قبل از دوران دیجیتالی شدن را صرفاً با ابزاری متفاوت انجام دهند، بدون اینکه هر نوع تحول دیجیتالی را تجربه کنند.
در مدل مت و هس، تاکید میشود که اگر استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات به تغییر ساختار کسب و کار و تغییر الگوهای ارزش آفرینی و به کمک آن ها به تغییر در دستاوردهای مالی کسب و کار منتهی شود، میتوانیم بگوییم در راستای تحول دیجیتالی گام برداشتهایم.
تحول دیجیتال از نگاه وسترمن دانشمند دانشگاه MIT
وسترمن و همکارانش هم در کتاب Leading Digital،معتققدند: تحول دیجیتال نشان¬دهنده یک بازاندیشی اساسی درباره چگونگی استفاده سازمانها از تکنولوژی، اشخاص و فرآیندها به منظور ایجاد تغییرات اساسی در عملکرد کسب¬و¬کار است و تحول دیجیتالی را به عنوان یک تحول سازمانی مورد توجه قرار میدهند و آن را در ۵ مورد کلی دستهبندی می کنند. این موارد عبارتند از:
اثرات تحول دیجیتالی بر چرخه عمر محصول
کنفرانس PLM ۲۰۱۶ نیز، مفهوم تحول دیجیتال را به عنوان یکی از زیرمجموعه های بحث تحول سازمانی مورد توجه قرار داد.
در مجموعه سخنرانیها و مقالات ارائه شده، جنبههای متعددی از تحول دیجیتال در کسب و کار مورد توجه قرار گرفت که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• تحول دیجیتال در فرایند مدیریت دانش در سازمان
• تحول دیجیتال در حوزه توسعه محصول
• به کارگیری ابزارهای دیجیتال برای یکپارچه سازی فعالیتهای سازمان
• به کارگیری ابزارهای دیجیتال در حوزه تولید ناب(Lean)
• تحول دیجیتال و نقش آن در حوزه ردگیری محصول و نظارت بر فرایندها
تحول دیجیتالی، ارتباط چندانی به تکنولوژی ندارد
این تیتری است که دانشکده مدیریت و کسب و کار دانشگاه MIT، در یکی از مقالات MIT Sloan Management Review خود به کار میبرد .
توجه به این نکتهی مهم باعث میشود که ما تب استفاده از ابزارهای دیجیتال را با تحول دیجیتالی اشتباه نگیریم.
نویسندگان مقاله تاکید میکنند که تحول دیجیتالی چیزی از جنس استراتژی است.
به عبارتی وقتی از تحول دیجیتالی حرف میزنیم، قرار نیست با ابزارهای جدید تکنولوژی و کاربردهای آن ها سرگرم شویم. بلکه قرار است به این سؤال پاسخ دهیم که با توجه به توسعه فناوری اطلاعات، چه تغییراتی باید در استراتژی کسب و کار خود به وجود بیاوریم.
ما هم در این شماره، وقتی از تحول دیجیتال یا تحول دیجیتالی حرف میزنیم، مشخصاً به مفهوم علمی آن یعنی تحول سازمانها در عصر دیجیتال توجه داریم.
اگر منظورمان رویدادهای تکنولوژی و تاثیر آن در جامعه و زندگی انسانها باشد، از اصطلاحات دیگر مانند توسعه ابزارهای دیجیتال یا ابزارهای نوین فناوری و توسعه تکنولوژی و واژههایی از این دست استفاده میکنیم.
وبر تحول دیجیتال را در دو سطح سازمانی و دولتی/ ملی بررسی می کند و می گوید:
تحول دیجیتال در کسبوکار، کاربرد فناوریها برای ساختن مدلهای کسبوکار، فرآیندها، نرمافزار و سیستمهای جدیدی است که سودآوری، مزیت رقابتی و کارایی بیشتری را به همراه دارند. کسبوکارها از طریق تحول فرآیندها و مدلهای کسبوکار، توانمندسازی نیروهای کاری خود، نوآوری و شخصیسازی تجربه مشتری و شهروندان به تحول دیجیتال خواهند رسید. سازمانهایی که از فناوریهایی نظیر کلاندادهها، رایانش ابری، موبایل و رسانههای اجتماعی بهره میگیرند، میتوانند درآمد و سهم بازار بیشتری نسبت به رقبای خود به دست آورند.
یک تحول دیجیتال موفق، از طریق بازطراحی و بهینهسازی فرایندهای کسبوکار به بهترین شکل ممکن، محقق میشود. تحول دیجیتال برای سازمانهای مختلف، متفاوت بوده و نمیتوان یک استراتژی دیجیتال واحد را برای تمام سازمانها ارائه داد. برای متصل کردن تمام واحدهای کسبوکار یک سازمان، یک پلتفرم نیاز است که بدون وجود آن نمیتوان به تحول دیجیتال رسید. در تحول دیجیتال، هدف اصلی ایجاد تعامل یکسان با مشتری در تمام نقاط تماس کسبوکار است.
سازمانهای موفق از استراتژی، فرهنگ و رهبری دیجیتال استفاده میکنند تا بتوانند از پتانسیل تحول دیجیتال در کسبوکار خود بهره گیرند. اهداف استراتژی دیجیتال یک سازمان باید بهبود تجربه مشتری، افزایش کارآمدی، بهبود نوآوری، بهبود تصمیمگیری و تحول کسبوکار باشد. یکی از راهبردها برای بررسی تحولات دیجیتال، گروهبندی تغییرات در سه حوزه است: رفتار مشتری، فرایندهای کسبوکار و مدلهای کسبوکار.
تحول تجربه مشتری در استفاده از محصولات و خدمات سازمان، با مطالعه عمیق بازار، رفتار و وفاداری مشتری، ارتباطات تعاملی با مشتریان در فرآیند فروش و بسیاری دیگر از نقاط تماس بین سازمان و مشتری بررسی میشود. تحول فرایندهای کسبوکار سازمان، پوششدهنده خودکارسازی فرآیندهای تحقیق و توسعه، تولید و توزیع است. فناوریهای دیجیتال، افراد را برای کار در سطوح مختلف، با حوزههای عملکردی متفاوت توانمند میکند. افزایش دورکاری کارکنان و تصمیمگیری بر مبنای دادههای حاصل از ارتباطات واقعی با مشتریان، به سرعت تصمیمگیری در واحدهای مختلف تولیدی کمک میکند.
تحول مدلهای کسبوکار از طریق اصلاح مدل کسبوکار دیجیتال یا ایجاد یک کسبوکار دیجیتال جدید و جهانیسازی آن ایجاد میشود. این فرایندها از طریق افزودن قابلیت دیجیتال به محصولات و خدمات فعلی و معرفی راهحلهای دیجیتال جدید انجام میشوند. به بیانی دیگر تحول دیجیتال، استفاده از فناوریها برای تأثیر بر سه بعد سازمان است: بعد خارجی، با تمرکز بر بهبود تجربه دیجیتال مشتری و تغییر کل چرخه زندگی او؛ بعد داخلی، تأثیر بر عملکرد، تصمیمگیری و ساختار سازمانی و بعد جامع، جایی که تمام بخشهای کسبوکار تحت تأثیر قرار میگیرند و اغلب منجر به مدلهای کسبوکاری جدید، میشود.
تحول دیجیتال کسبوکارها بهعنوان مجموعهای از مدل کسبوکار، ساختار سازمانی، مهارتهای دیجیتال کارکنان، دیجیتالسازی فرایندهای کسبوکار، زیرساخت فناوری اطلاعات، دیجیتالسازی محصولات و خدمات و کانالهای دیجیتال برای تعامل با مشتریان، دیده میشود.
تحول دیجیتال، پیچیدهترین نوع تحول کسبوکار است که نیازمند مشخص کردن نقش استراتژیک فناوریها و قابلیتهای جدید، برای نوآوری دیجیتال موفق در عصر دیجیتال است. این تحول، فرایندی است که سازمانها در آن فناوریهای جدیدی را به کار گرفته، ارتباطات خود را گسترش میدهند و از طریق متحول ساختن ابعاد مختلف کسبوکار شامل مدل کسبوکار، تجربه مشتری (محصولات و خدمات دیجیتال) و عملکردها (فرآیندها و تصمیمگیری) و تأثیر بر افراد (مهارتها و فرهنگ) و شبکهها (کل سیستم ارزشی) به دنبال عملکرد بهتر و ایجاد مزیت رقابتی هستند.
تحول دیجیتال در سطح دولتی/ملی
دولت دیجیتال شامل آژانسهای دولتی، خدماتی، برنامهها، اصول و قواعد عملیاتی است که از فناوریهای دیجیتال استفاده کرده تا فعالیت آن کاراتر و اثربخشتر شود. تفاوت دولت دیجیتال با دولت الکترونیک در این است که دولت دیجیتال تنها به دنبال استفاده از فناوری نیست، بلکه چگونگی راه و روش انجام کار را نیز تغییر میدهد.
امروزه ارائهدهندگان خدمات عمومی در سراسر جهان به اهمیت تحول دیجیتال آگاهی دارند و این کار را با یکپارچه کردن ابزارهای دیجیتال در فعالیتهای روزانه خود آغاز نمودهاند. زمانی که این سازمانها زیرساخت و خدمات اساسی را برای شهروندان و کسبوکارها فراهم آورند، با تحول دیجیتال موفق خود، مزایای قابلتوجهی را برای بخشهای حیاتی مانند بهداشت و درمان، حملونقل، انرژی، آب، فاضلاب، رسانههای صوتی و تصویری و آموزش ایجاد مینمایند.
همچنین خدمات عمومی، به جهت مشارکتی که در توسعه زیرساخت پهنای باند وسیع، تأمین سرعت بالای پهنای باند وسیع، ارائه دسترسی جهانی و مقرونبهصرفه به اطلاعات برای شهروندان و کسبوکارها و به دنبال آن جلب مشارکت فعالانه آنها دارند، نقش مهمی در جامعه و اقتصاد دیجیتال ایفا میکنند. دیجیتالسازی، بهسرعت همه شاخههای خدمات عمومی، از زیرساخت تا خدمات مرتبط با آن را تحت تأثیر قرار داده و بهبود کارایی، کیفیت و اثربخشی را به همراه خواهد داشت.
قابلیت اتصال، همکاری، انعطافپذیری و شفافیت، بیشازپیش با زیرساخت، توسعه خواهند یافت. این موضوع بدان معناست که تغییرات مهمی پیش روی ساختار، مدیریت، فرهنگ و نیروی کار کسبوکارها قرار دارد. هدف از خدمات عمومی دیجیتال، اطمینان از این موضوع است که تمامی شهروندان بتوانند بهگونهای مقرونبهصرفه، کارآمد و باکیفیت، از خدمات موجود بهره بگیرند.
آنها به شهروندان نزدیک هستند و نیازهای آنها را میشناسند؛ بنابراین با استفاده از قابلیتهای دیجیتال باید زمینههای یکسانی برای همه فراهم شود و خدمات متمرکز بر شهروندان باشد. به منظور تحقق ارزش اجتماعی کامل تحول دیجیتال، باید افزایش امنیت، جامعیت، شفافیت و در دسترس بودن تضمین شود.
تحول دیجیتال در سطح دولت و خدمات عمومی در پنج بعد رهبری، کانالهای مشارکتی، نیروی کار، مدلهای عملیاتی و استفاده از اطلاعات اتفاق افتاده است. دو حوزه اصلی برای دولتها، مدلهای عملیاتی و کانالهای مشارکتی و تعاملی هستند:
۱. تغییرات در چگونگی انجام کار دولت:
دولتها مجموعه خدماتی به شهروندان و کسبوکارها ارائه میدهند که چگونگی ایجاد این خدمات به بهترین فناوری در دسترس، فرآیندها و طراحی سازمانی در زمان اجرا بستگی دارد. دولت دیجیتال، فناوریهای نوظهور را برای فرآیندهای کسبوکار و ارائه خدمت بکار میگیرد. به همین دلیل دولت نیاز دارد تا چگونگی انجام کار نظیر کانالهای مشارکتی و تعاملی، کانالهای ارائه خدمت و سیستمهای متناظر را تغییر دهد.
۲. تغییرات در مشارکت و تعامل با شهروندان، کسبوکارها و دیگر سازمانهای دولتی:
دیجیتالی شدن، نحوه تعامل با شهروندان و کسبوکارها را تغییر میدهد. در گذشته تعاملات با استفاده از نامهنگاریها، تماسهای تلفنی و یا ارتباطات رودررو بود، اما با ظهور مدل ارائه خدمات دیجیتالی، تعاملات به فرمهای تحت وب تغییر کرده است. بهعنوان مثال ثبتنام آنلاین در وام دانشجویی، پرداخت پارک ماشین با استفاده از یک اپلیکیشن، سیستم تلفنی با استفاده از آیویآر برای پاسخگویی به سؤالات و درخواستهای مشخص. با دولت دیجیتال و ارائه خدمات دیجیتال، شهروندان خدمات را بهصورت کارآمد و مؤثرتری دریافت مینمایند.
تحول دیجیتال دولت، از انتظارات بالای شهروندان و مؤسسات حاصل میشود و برای شهروندان، به معنای خدمات و مشارکت بهتر در پیشخوانهای خدمات دولتی بوده و برای دولت، تمرکز بر نحوه استفاده از فناوری برای افزایش کارایی است.
تمرکز تحول دیجیتال سازمانهای دولتی بیشتر بر روی تعاملات با شهروندان است، درواقع خدماتی که تعاملات با شهروندان را در بر میگیرد، از طریق تحول دیجیتال بهبود مییابد.
تفاوت و تشابه میان دو سطح
تحول دیجیتال در سازمانها و کسبوکارهای تجاری و نیز سازمانهای دولتی، فرآیندها، مدلهای کسبوکار و نحوه تعامل با دریافتکنندگان خدمات و محصولات با استفاده از فناوریهای تحولآفرین، تغییر ایجاد میکند. با ایجاد این تغییرات هردو سطح به دنبال افزایش کارایی و سود و اثربخشی هستند.
دامنه تغییرات در سطح دولتی و ملی گستردهتر از سطح سازمانی است و شامل بخشها و صنایع متعدد دولت نظیر بهداشت و سلامت، انرژی، کشاورزی، آموزش، توریسم و سرگرمی و تولید است. این نکته قابل توجه است که برخلاف سازمانها و کسبوکارهای تجاری، ارائهدهندگان خدمات دولتی در تحول دیجیتال با دو مانع مواجه هستند: مانع اول اینکه دولت فاقد ترازنامه سود و زیان است تا تغییرات را برآورد کند و دوم اینکه دولت مشتریانش را خودش انتخاب نمیکند. هر شهروندی که خواهان خدمتی باشد، بهصورت قانونی باید بتواند آن را دریافت نماید.
انتهای پیام/*