یک غزل از حافظ برای آتش زدن و سوختن شهر امپراطوران کافی است
دکتر مهرناز آزاد پژوهشگر مسائل اجتماعی و فرهنگی در مقاله ای در پایگاه خبری احوال نیوز؛ به مناسبت بیستم مهرماه روز بزرگداشت حافظ شاعر محافل یلدایی ایرانیان با اشاره به این جمله گوته که یک غزل از حافظ برای آتش زدن و سوختن شهر امپراطوران کافی است، گفت :
شش قرن از تولد شاعری می گذرد که غزل هایش همچنان زیبایی بخش محافل ادبی و شب نشینی های مردم هنر دوست ایران و فارسی زبانان سراسر جهان است.
شاعری که شب های یلدا یا شب چله هایمان را با زیباترین زبان و بهترین ابیات می سازد،شاعری که هر نوروز برسفره های تک تک ما ایرانیان میهمان می شود و هرسال زندگی مان را با غزل های او آغاز می کنیم.
شاعری که شب های پر از درد و غم هایمان را شریک می شود و با غزل هایش شادی هایمان را صد چندان می کند.
شاعری که مجموعه شعرش چنان منزلتی دارد که در کتابخانه هر فردی با هر دین و آئینی حتما در کنار کتاب مقدس او قراردارد و در مجموعه بهترین کتاب های کتاب خانه ها و کتابخوان های جهان است .
حدود دو قرن پس از آنکه جهان حافظ را از دست داد در سال ۱۷۴۹ میلادی، یوهان ولفگانگ فن گوته نویسنده و شاعر و فیلسوفی در آلمان به دنیا آمد. شخصیتی که اشعار و نوشتههای عمیقش تاثیر شگرفی بر ادبیات آلمان و جهان گذاشت، گوته به دلیل عشقی که به ادبیات داشت و پس مطالعه هزاران جلد کتاب ادبی جهان دلبستگی خاصی به ادبیات شرق پیدا کرد و آشنایی اش با اشعار حافظ، وی را در زمره هواخواهان حافظ قرار داد، تا آنجا که الفبا و نگارش فارسی را آموخت و مشتاقانه قرآن کریم را مطالعه و میل به سرودن اشعاری با رنگ و بوی شعری و برگرفته از اشعار حافظ او را به نگارش «دیوان شرقی – غربی» وا داشت.
گوته با الهام گرفتن از اشعار حافظ بهترین اثر خود یعنی «دیوان غربی ـ شرقی» را آفرید و به این وسیله میان شرق و غرب پلی بنا کرد و پایهگذار ارتباطی دور از تعصب فرهنگی و مذهبی میان مردم جهان شد.
از همین رو است که حافظ و گوته سرچشمههای همیشه جوشان رابطه فکری و فرهنگی میان ملتهای ایران و آلمان به شمار می روند.
سرچشمههایی که هرگز خشک نمیشوند. امروز گوته جزو ادیبانی است که آثارشان بیشترین ترجمه را به خود میبینند. شعرها، رمانها و به ویژه نمایشنامه «فاوست» او روشنفکران زبانی و فرهنگی آگاه را از هر گوشه جهان به خود میخوانند.
«دیوان غربی-شرقی» گوته در سال ۱۸۱۹ چاپ و توسط وی به حافظ شیراز تقدیم شد.
این اثر جاودانه و اندیشههای بنیادین آن و با برجسته ساختن فضیلتهای اقوام این دو پاره ی جهان پیوندی فرهنگی و ابدی بین شرق و غرب ایجاد نمود و باعث ایجاد تفاهم میان ملتها شد.
این اثر مفصلترین دفتر شعر عمر گوته و همزمان ثمره تلاش این شاعر آلمانی در راه پایهگذاری ادبیات نوجهانی در طلیعه جهانی شدن رابطه ملتها بشمار می رود.
دفترهای دوازدهگانه این دیوان هر کدام در کنار عنوان آلمانی یک عنوان فارسی، یا عربی هم دارند. مغنینامه، حافظنامه و عشقنامه، یعنی سه دفتر اول، بیش از همه از شیوه حافظ تأثیر گرفتهاند، در پی آنها سه دفتر دیگر که باریکاندیشی خاصی درآنها دیده می شود، یعنی تفکرنامه، رنجنامه و حکمتنامه میآیند و سپس دفترهای تیمورنامه، زلیخانامه و ساقینامه که پیوستگیشان در عملگرایی و پویندگی است و سرانجام مجموعه سهگانه آخر، یعنی مَثَلنامه، فارسینامه و خُلدنامه با موضوع مشترک دین و ملکوت است.
همانگونه که گفته شد «دیوان غربی-شرقی» که گفتارهای گوناگون آن از حافظ و فرهنگ ایرانی الهام گرفته، از یکسو بازتاباننده باورها و اندیشههای ایرانی و به ویژه حافظ، و از سوی دیگر بازتابدهنده نگاه منتقدانه گوته به آنهاست.
در سراسر این دیوان گفتهها و پندارها، اندیشهها، شخصیت و نام حافظ به وضوح مشاهده میشود گویی،گوته برای سرودن بیشتر شعرهای این دیوان عملا از حافظ کمک گرفته است. در این دیوان واژگان فارسی و عربی بسیاری یافت میشود که به همان وجه به کار رفتهاند نظیر “الله” بلبل، ساقی،درویش، حوری، مشک، میرزا، مفتی، فتوامپنبه وزیر، ترک و غیره.
برای ما خوش اقبالی است که گوته با حافظ آشنا شود تا فرهنگ تناور ایران با «دیوان غربی-شرقی» تناورتر شود و ادبیات آلمان با رخشندگی و درخشندگی حضور حافظ در این دیوان بهای بیشتری پیدا کند .
چرا که وقتی یک ادیب و شاعری که خودش از بزرگترین مشاهیر ادبی غرب و قرن خویش است چنان به آشنایی با حافظ ببالد که گویی معشوقی را در شرق پیدا کرده از خودش بزرگتر، زیباتر، رعنا تر و محترم تر یک اتفاق زیبای معنوی-تاریخی برای هردو فرهنگ مشرقزمین و مغربزمین رخ می دهد و مایع شکوه ادبیات هردو کشور می گردد. شکوهی که خود به آفرینش تعداد بیشماری از آثار ادبی در سدههای نوزده و بیست میلادی یعنی پس از تولد «دیوان غربی-شرقی» ختم می گردد و بر شهرت این دوشاعربزرگ بسیار می افزاید.
«دیوان غربی-شرقی» جزو آخرین آثار و آفریدههای گوته بشمار میرود که وی آن را در جایی به عنوان «برآیند زندگی خود» معرفی کرده است.
گوته در جایی از اینکتاب با حافظ که گویی روبرویش نشسته است چنین گفته گو می کند:
حافظا ، آرزو دارم از شیوه ی غزل سرایی تو تقلید کنم . همچون تو قافیه پردازم و غزل خویش را به ریزه کاری های گفته ی تو بیارایم . نخست به معنی اندیشم و آن گاه بدان لباس الفاظ پوشانم . هیچ کلامی را دو بار در قافیه نیاورم ؛ مگر آن که با ظاهری یکسان معنایی جدا داشته باشد . آرزو دارم همه ی این دستورها را به کار بندم تا شعری چون تو ، ای شاعر شاعران جهان ، سروده باشم ای حافظ ، هم چنان که جرقه ای برای آتش زدن و سوختن شهر امپراطوران کافی است، از گفته ی شورانگیز تو چنان آتشی بر دلم نشسته که سراپای این شاعر آلمانی را در تب و تاب افکنده است .
ای حافظ ، ای حامی بزرگوار ، ما همه به دنبال تو روانیم تا ما را با نغمه های دل پذیرت در نشیب و فراز زندگی رهبری کنی و از وادی خطر به سوی سرمنزل سعادت بری .
حافظا ، خویش را با تو برابر نهادن جز نشان دیوانگی نیست. تو آن کشتی ای هستی که مغرورانه باد در بادبان افکنده است تا سینه ی دریا را بشکافد و پای بر سر امواج نهد و من آن تخته پاره ام که بی خودانه سیلی خور اقیانوسم . در دل سخن شورانگیز تو گاه موجی از پس موج دگر می زاید و گاه دریایی از آتش تلاطم می کند ، اما این موج آتشین مرا در کام خویش می کشد و فرو می برد . با این همه ، هنوز در خود جرات اندکی می یابم که خویش را مریدی از مریدان تو شمارم ؛ زیرا من نیز چون تو در سرزمینی غرق نور زندگی کردم و عشق ورزیدم
گوته در سال ۱۷۴۹ درآلمان به دنیا می آید و در سن ۸۳ سالگی در سال ۱۸۳۲ بر اثر عفونت ریوی چشم از جهان فرومی بندد.
مهمترین آثار گوته :
ورتر
فاوست
اگمونت
نغمههای رومی
دیوان غربی-شرقی (تقدیم به حافظ شیرازی)
سفرنامه ایتالیا
تئوری رنگها (علوم طبیعی)
یادآوری می گردد که
«دیوان غربی-شرقی» گوته دوبار به فارسی ترجمه شده است:بار نخست توسط شجاعالدین شفا و دومین بار توسط کوروش صفوی
وتوصیه نگارنده به شمایی که سرمست غزلیات حافظ هستید این است که حتما «دیوان غربی-شرقی» گوته ، شاهکار گوته و بهترین اثر او را و بقول خودش برآیند زندگی گوته را بخوانید و به داشتن شاعری چون حافظ و ادبیات فاخر ایران افتخار کنید.
مهرناز آزاد
به بهانه ۲۰ مهرماه روز بزرگداشت حافظ
انتهای پیام/*