گفتگوباعاطفه حمزه لویی
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری احوال نیوز :
۱.کمی از خودتان بگویید
عاطفه حمزه لویی هستم متولد سال ۱۳۷۵ از سنین کودکی حدودا ۹ الی ۱۰ سال به مرور در رشته‌های نقاشی، نمایش ،موسیقی والبته نوشتن….
استعدادیابی شدم و معتقدم خوش شانسی بزرگی بود که خیلی زود مسیر علایقم را پیدا کردم.
بعد از گذراندن دوره دبیرستان دوره های عکاسی را گذراندم و مشغول به کار در این حرفه شدم به علت اینکه در پایتخت مبل و منبت زندگی می‌کردم در زمینه منبت و مشبک هم فعالیت‌هایی انجام میدادم در سن ۲۲ سالگی وارد دانشگاه هنر در استان همدان شده و در رشته نوازندگی ساز ایرانی فارغ التحصیل شدم.بعد از آن دوره به علت علاقه ای که از کودکی به سینما و نمایش داشته ام و در مدرسه استعداد یابی شده بودم در رشته کارگردانی سینما در همدان تحصیل کرده و در دوران تحصیل خود دوره هایی از قبیل گویندگی رادیو ،گویندگی رسانه ،
فن بیان ، بازیگری، فیلمنامه‌نویسی و… گذراندم همچنین عضو سینمای جوان ایران شدم و در دوره فیلمسازی مهارت هایی در این زمینه به صورت عملی آموخته ام …
۲.چرا فرهنگ و هنر ما هنوز اقتصادی نشده است؟
ناگزیر هستیم بپذیریم هنر کاملا نسبی است و قطعیتی در آن وجود ندارد پس قطعا به لحاظ مالی هم ضمانتی نخواهد داشت زمانی که یک اثر هنری خلق می شود حتی اگر به لحاظ هنری از ارزش بسیار بالایی برخوردار باشد باز هم نمی‌تواند انتظار داشت که به طور قطع نظر یک جامعه را به طور یکپارچه جلب کند،شاید یکی از علت‌ها، تاکید می کنم تنها یکی از علت ها به این موضوع مرتبط باشد که هنر مخاطب خاص دارد نه عام .
همین موضوع میتواند ناخوداگاه علتی باشد که هنر از لحاظ اقتصادی ضعیف عمل کند .
۳.در ارتباط با وضعیت این روزهای دنیای هنر چه نظری دارید ؟
در حال حاضر بسیاری از هنرمندان از حرفه خود به حرفه ای دیگر ورود می کنند .
خوب اگر هنرمندی به عرصه ای دیگر از هنر ورود کرده و توانایی لازم را برای درخشش آن شاخه از هنر را داشته باشد بسیار هم قابل تقدیر و ستودنی ست.
و به عقیده بنده به واسطه چنین هنرمندانی ست که در چندین شاخه هنر می توانند مثل یک لوستر به یک اندازه بدرخشند و جهان را به زیبایی روشن کنند.اما خوب نمی توان یک نکته را نادیده گرفت گاهی هنرمند به سمت شاخه دیگر رفته، اما به علت اینکه به واسطه حرفه ی خودش در قلب و ذهن مخاطب ورود کرده و قله توقع مخاطب را از قبل فتح کرده است، به آن هنرمند کمک شایانی شده که جسارتش برای پانهادن به عرصه جدید بیش از توانایی اش شود.واز سوی دیگر به علت تاثیر بسزایی که هنر آن هنرمند بر ناخودآگاه مخاطب از قبل گذاشته است باعث می‌شود به استقبالی بیش از انچه که لایق است از سمت مخاطب مواجه شود خوب به هر حال این مسئله باعث شده تاهنر به مرور رو به تقلیل و کاستی رود…
۴.ایا وظیفه حمایت از هنر و هنرمند بر عهده دولت هست یا بخش های خصوصی ؟
به هرحال فرهنگ و هنر کشور در ابتدا مستلزم حمایت دولت آن کشور است و هرگز نمی توان این موضوع را نادیده گرفت که اگر به هنرمند اختیار بیشتری داده شود قطعاً راحت‌تر آن را به اجرا و نمایش خواهد گذاشت و راحت‌تر و سریع‌تر به قلب و روح مردم جامعه نفوذ خواهد کرد اما نمی‌توان حمایت بخش خصوصی را هم نادیده گرفت زیرا قبل تر اشاره کردم که هنر مخاطب خاص دارد وبه عقیده بنده ، از بخش خصوصی انتظار بیشتری می رود.
۵.از مسعولین فرهنگی کشور چه تقاضایی دارید؟
یک دونده قطعاً به انگیزه مقصد با تمام تلاش می دود اگر مقصد نا معلوم و نا مشخص باشد قطعا کوچکترین سنگی که در مقابل پایش قرار بگیرد انگیزه خود را برای ادامه راه از دست می‌دهد و من تنها تقاضایی که دارم این است ؛ به آینده و مقصد هنرمندان در هر زمینه که فعالیت می‌کنند نگاه و توجه بیشتری شود
نداشتن تضمین از اینده کاری این قشراز جامعه ، بزرگ ترین مانع برای هنرمندان
نوپا و با استعداد است .
۶.چه توصیه ای به جوانان اهل هنر دارید؟
تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که هنر مسیر دشواری ست اما این به این معنا نیست که ما بایستیم ،
تنها باید به توان و قدرت ایمانی که برای رسیدن به آن خواسته داریم متکی باشیم در زمینی که درختی در ان خشک شده است درخت دیگری شکوفه کرده ، ، پس در هر شرایط میشه گل کرد و شکوفا شد ،فقط باید خواست…
۷.اوقات فراغت خود را چگونه میگذرانید؟
هرچه تمرکز کمتری داشته باشم قطعاً کارهای عملی در زمینه هنر انجام می‌دهم از قبیل نوازندگی عکاسی، نقاشی، منبت کاری و مشبک و هر زمان که تمرکز،بالایی داشته و به قولی ذهنم در اوقات فراغت خود به سر ببرد قطعا به سمت نوشتن ،خواندن کتاب ، و شعر تمایل بیشتری نشان می دهد و گاهی اوقات زمانی را اختصاص به فکر کردن می دهم و میتوانم ادعا کنم که ساختن رویا می تواند ارتباط مستقیمی به واقعیت هنرمند داشته باشد تخیل و رویا وتقویت این دو ، برای هنرمند ضروری ست.
۸.برنامه اینده کاری شما چیست؟
در حال حاضر دغدغه ام هنرجویان و هنر دوستانی ست که از امکانات محدودی در شهرستان برخوردارند . و همچنین ارتقاع سطح فرهنگی و هنری شهرم مهم ترین هدف من در این زمینه است .
به امید خدا ، اولین موسسه ی چند منظوره هنری را در شهرستان تاسیس خواهم کرد . تلاشم بر این است که به حد خود بتوانم برای هم مسیرانم راه را هموار سازم. و شخصا سعی بر این دارم که هر روز حتی یک قدم جلو تر از روز قبل باشم ..
۹.نظرشما در مورد استاندارد سازی و فعالیت های هنری چیست؟
قطعاً با استاندارد سازی با سطح جهانی خیلی موافق هستم اما به علت شرایطی که به هر حال در ایران وجود دارد ، ما اندیشه‌های خیلی نو و خوبی داریم اما به شکل عملی چیزی برای ارائه نداریم و به عقیده بنده استانداردسازی در سطح جهانی واقعاً کار دشواری برای کشورهای جهان سومی و رو به پیشرفت است ابتدا باید اقتصاد شکل بگیرد.و به قول سخن شاعر فرهیخته سهراب سپهری ،من برای کشیدن نقاشی خوب باید ابتدا مداد خوبی داشته باشم ،رنگ‌خوبی ،اندیشه خوبی، پس به شخصه به این نتیجه می رسم که ابزاردر ایران وجود ندارد و تنها اندیشه است که شاید پربار و پر محتوا باشد.
۱۰.در مورد کپی کردن در عالم هنر و اثار هنری چه نظری دارید ؟
خوب قطعا مخالفم اما مسائلی وجود دارد که نمی‌توان تنها از یک سو به آن نگاه کرد، به عقیده بنده یک موضوعی که خیلی در این مسئله تاثیر گذار بوده و هست، وجود فضاهاییست که ما را بمباران اطلاعاتی کرده و چشم ،گوش، و ذهن ما را فرا گرفته و بر ناخودآگاه شخصی که قصد تولید محتوا در هر زمینی را دارد ، اثر گذاشته است. و باعث ایجاد مشکلات ریشه ای، کاهش خلاقیت هنرمند و محکم ترین ضربه ای که در هنر و خلاقیت وارد کرده شباهت آثاری که در هر زمینه میتوان شاهد آن باشیم چه در فیلم چه در اثار مکتوب و غیره…
تنها زمانی میتوان دست به این کار زد که به جهت ارتقا و پخته کردن آن ایده قبل باشد و بتواند چیزی برآن اثر بیفزاید نه انکه ارزش آن اثر راهم با اشباع کردن آن بکاهند.
۱۱. اگر ناگفته ای هست بفرمایید ؟
مجدد از مسئولین فرهنگی و هنری کشورم مهرمندانه خواهشمندم که به هنر و هنرمند ارج دهند ، زیرا در سرزمینی که ستارگانی چون حافظ ها و سعدی ها و بسیاری از بزرگان در آن درخشیدند انتظار می‌رود که دغدغه هنر و هنرمندان در اولویت قرار گیرد…
انتهای پیام/*
