اگردست من بود، همه زنان زندانی را آزاد میکردم
مولوی عبدالحمید که این روزها مدافع حقوق زنان شده است در سخنرانی ۱۴۰۱/۱۰/۰۹ گفت: بسیاری از پدران حاضرند بمیرند اما اتفاقی برای دخترشان نیفتد بنابراین باید به زنان حرمت قائل شد اما شما میبینید زنان را میگیرند و در زندان میاندازند.اگر دست من بود یکی از زنان را در زندان نمیگذاشتم، مگر کسی که قتلی یا جنایتی کرده اما زنی که حرفی زده یا روسری را سوزانده، نباید در زندان باشد!
تناقضات حرفهای عبدالحمید زمانی آشکار میشود که او قبل از اغتشاشات در سخنرانیهای خود اینچنین به زنان بها میداد:تعلیم و آموزش برای زنان فقط در صورت ضرورت و در صورت تفکیک جنسیتی و با استاد زن جایز است.باید در کلاس درس (در صورت عدم تفکیک جنسیتی) حصار و دیوار بکشید و طرف زنان شیشه ای که یک طرف دید دارد (شیشه رفلکس یک طرفه) نصب کنید.شنیدن صدای زن از تلویزیون و رادیو و ضبط صوت برای مردان حرام است.
همچنین حدود پوشش مورد تایید زنان از نظر عبدالحمید بدین شکل بود: پوشاندن دستها برای زنان واجب است.دایره و محدوده کار زن فقط خانه است. پوشاندن صورت با برقع (پوشیه) برای زنان واجب است به شکلی که نهایتا فقط یک یا دو چشم پیدا باشد.
وجود تناقضات رفتاری و گفتاری در بازه زمانی کوتاه و تبدیل شدن به مدافع حقوق زنان آنهم از شخصی که محرومیت تحصیلی، اجتماعی، رفاهی، عبادی و… را برای زنان با عنوان حکم خدا مطرح میکند آیا نشان از دلسوزی او دارد؟یا زمینه سو استفاده را برای افراد ایجاد میکند؟
مهدی جمشیدی
انتهای پیام/*