درحسرت خوشبختی!
خانم جوانی که برای رهایی از مشکلی که برایش پیش آمده به مرکز مشاوره آرامش معاونت فرهنگی و اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان مراجعه کرده بود با چشمانی اشک بار ماجرای زندگیش را این گونه بازگو کرد:
من در یک خانواده فقیر زندگی می کردم ۲برادر و ۳خواهر بودیم و وضعیت مالی خوبی نداشتیم پدرم یک کارگر ساده بود که او هم به دلیل فشار وسختی کار بیمار شد وفوت کرد وما ماندیم واوضاع نابسامان زندگی، مادرم هم به علت کهولت سن وبیماری از کار افتاده بود.
من هم برای اینکه باری از دوش خانواده برداشته باشم و از فقر و نداری نجات پیدا کنم با اولین خواستگاری که آمد تن به ازدواج دادم ، ناراضی نبودم چون خودم هم می خواستم از این وضع خلاصی پیدا کنم ودیگر طعم زندگی واقعی را بچشم اما چه طعمی چند وقت بعد تازه فهمیدم که ازچاله بیرون آمده و خود را به درون چاهی انداختم که دیگر راه برگشت نداشتم چون نه تنها همسرم طبق آن چیزی که وانمود می کرد وضع مالی خوبی نداشت تازه فهمیدم که اعتیاد هم دارد واین موضوع بیشترمرا آزار می داد اما با هر مشقتی که بود حدود ۳ سال با او زندگی کردم .
دست بزن نداشت اخلاقش هم بد نبود ولی رفتارهایش مرا آزار می داد همان سال اول زندگی صاحب یک فرزند پسر شدم. آمدن فرزند هم هیچ تغییری در زندگی ما ایجاد نکرد ، همسرم به دلیل اعتیادی که داشت مرتب دوستانش را به منزل می آورد و دور هم مواد مصرف می کردند و مرا هم مجبور می کرد تا وسایل مورد نیازشان را فراهم کنم.
در همین رفت و آمدها بود که ناصر یکی ازدوستان همسرم که از نظر مالی وضعیت مناسبی داشت و هروقت به خانه ما می آمد برایمان غذا هم می خرید دور از چشم همسرم به من پیشنهاد داد تا از همسرم جدا شوم و به عقد او در بیایم. او گفت که از من خوشش آمده و اگر به عقدش در بیایم بهترین زندگی را برایم فراهم می کند. می گفت: «توجوانی و زیبا و حیف است که همسر این مرد معتاد و فقیر و بی چیز باشی و زندگیت را با او تباه کنی»
من هم که در یک خانواده فقیر بزرگ شده و زندگی می کردم به امید رسیدن به زندگی رویایی و پراز آرامش از پیشنهادش استقبال کردم تا اینکه بعد از مدتی که از دست ودل بازی او خوشم آمده بود و دیگر رفتارهای همسرم را نمی توانستم تحمل کنم پسر ۲ساله ام را گذاشتم و از همسرم جدا شدم و به عقد ناصر در آمدم اما چیزی از ازدواج ما نگذشت که رفتار ناصر زمین تا آسمان فرق کرد و رفتار های بسیار نا مناسبی با من داشت ومدام مرا با رفتار هایش آزار می داد و به بهانه های واهی مرتب مرا به باد کتک می گرفت.
هر طور بود رفتارهای بد او را به خاطر اشتباهی که مرتکب شده بودم تحمل کرده و ۵ سال با او زندگی کردم اما امروز او مرا به کاری وادار کرد که دیگر تحمل این زندگی نکبت بار برایم سخت بود و نمی توانستم ادامه دهم این مرد کثیف و حیوان صفت قصد سوءاستفاده از من را داشت و می خواست از من به عنوان ابزار رسیدن به امیال پلید و شیطانی خودش استفاده کند به همین خاطر از خانه فرار کردم و به اینجا آمدم تا شما مر از شر این آدم نامرد نجات دهید.
من دیگر در خانه همسرم امنیت جانی ندارم ومی خواهم از او جدا شوم تا از این وضعیت نامناسب رهایی پیدا کنم . حاضرم به همان وضعیت درد ناک زندگی خودم برگردم وبا فقر ونداری شوهرم زندگی کنم ولی از شر این همه رفتارهای زشت وناپسند همسر دومم خلاصی پیدا کنم… ای کاش به خاطر حسرت خوشبختی واهی زندگی ساده و راحت خودم را تباه نمی کردم. ای کاش جوانیم را فدای فرار از فقر و نداری نمی کردم و ای کاش به آنچه داشتم قانع بودم و …
اعتیاد بلایی که خانمان برانداز است
فرزانه افشاری، کارشناس مشاوره مرکز مشاوره آرامش در خصوص این پرونده عنوان داشت: اعتیاد یکی از آسیب هایی است که متاسفانه نه تنها دامن خود فرد را می گیرد بلکه زندگی همسر و فرزند و حتی اطرافیان وی را نیز تباه و نابود می کند.
وی افزود: در این ماجرا اگر همسر اول این زن پی به اشتباه خود برده و با ترک اعتیادش می توانست زن و فرزند و در واقع بنیان خانواده خود را حفظ کند این همه اتفاقات ناگوار گریبانگیر خود ، همسرش و فرزندش را نمی گرفت و زندگی خوش و خرمی را دنبال می کردند .
این کارشناس مشاوره ادامه داد: بعضی از افراد همچون این خانم جوان زمانی که با مشکلی مواجه می شوند فکر می کنند بزرگترین مشکل را دارند و می خواهند از آن فرار کنند و به دلیل نداشتن مهارت حل مسئله چه بسا در دام مسائل پیچیده تری گرفتار می شوند.
افشاری با بیان اینکه آگاهی از مهارت های زندگی و حل مسئله می توانند گامی موثر برای جلوگیری از به وجود آمدن چنین مشکلاتی باشند گفت: انتخاب همسر آینده همواره به عنوان یکی از مهمترین و حیاتی ترین تصمیمات زندگی هر انسانی است بنابر این توصیه ما به دختران و بانوان جوان این است که با آگاهی و کسب مهارت های لازم اقدام به این کار کنند زیرا که یک انتخاب اشتباه می تواند عواقب سنگینی به دنبال آورده و یک عمر پشیمانی برایشان به همراه داشته باشد.
محمد امین اقتصاد
انتهای پیام/*
