شاهی افسرده و پریشان و هوس باز ایران
شاهی افسرده و پریشان و هوس باز ایران.
وزیر خزانه داری آمریکا به ایران آمده بود و تقاضای شرفیابی کرد. شاه خواست برای آنکه فرصت بیشتری برای صحبت داشته باشند اجازه صرف ناهار داده شود. «بلومنتال» آمد. شاه به او گفتند: با مخالفان خود چه کنم؟ مخالفان از من چه انتظاری دارند؟ سازمان سیا چرا تظاهرات را هدایت میکند؟
«بلومنتال» صریحاً گفت: اعلیحضرتا! اشتباه نمیکنید؟ شاه گفتند: گزارش دارم. «بلومنتال» ناراحت شد و به روی خود نیاورد. بعد از سخنان شاه سکوتی حاکم شد و در این مدت شاه به کف اتاق خیره شده بود. بلومنتال پس از صرف ناهار و بیرون آمدن از اتاق برای صرف چای به دفترم آمد و گفت: بــه سختی شاه را شناختم به جای یک پادشاه ورزشکار مغرور و خوش سیما، شاهی افسرده و پریشان حال دیدم.
منبع: سروها در باد، امیراصلان افشار، ص۲۹
مهدی جمشیدی
انتهای پیام/*