اجتماعی اقتصادی بهداشت بین الملل تصاویر چندر رسانه حقوق بشر حوادث دسته‌بندی نشده دین و اندیشه سیاسی فرهنگ و هنر یادداشت/مقاله/گفتگو/مصاحبه

نگاهی به فلسفه چهارشنبه سوری و روایت این روزهای نوجوانان از این روز/ دکتر مهرناز آزاد

دکتر مهرناز آزاد

پایگاه خبری احوال نیوز؛ دکتر مهرناز آزاد ،شاعر،نویسنده ، روزنامه نگار و پژوهشگر مسائل فرهنگی و اجتماعی ، در مقاله ای در ارتباط با فلسفه چهارشنبه سوری و روایت این روزهای نوجوانان از این روز ، بیان نمود:

چهارشنبه سوری نام جشن باستانی ایرانیان است که بخش ارزشمندی  از آداب و رسوم تاریخی ایران است.
ایرانیان باستان غروب آخرین سه‌شنبه‌ی سال پیش از نوروز جشن سال نوی باستانی ایران را برگزار می کردند.
جشنی با آتش که هدف آن دورکننده‌ی زشتی‌ها و پلیدی‌ها از ایرانیان در سال نو بود. جشنی که به اعتقاد آنها  انسان را پاکیزه و منزه می نمود تا با پاکی به استقبال سال جدید بروند.
این جشن یکی از محبوب‌ترین جشن‌های ایران است که همچنان و هرساله مردم زیادی را به خیابان‌ها می‌کشد.
گفته می‌شود دلیل گره خوردن آداب و رسوم چهارشنبه سوری با آتش این است که از لحاظ زمانی با جشن‌هایی که زایش و تولد آتش و انسان در دوران ایران باستان را جشن می‌گرفتند هم‌زمان بوده است. با این‌حال این جشن همیشه بدین شکل برگزار نمی‌شده است و در دوره‌های مختلف تاریخی نظیر ساسانیان و قاجاریان با تغییراتی مواجه شده است. برای مثال توپ مروارید که در سال ۱۳۰۰ در میدان ارگ قرار داده شده  برای اعلام شروع جشن در شب چهارشنبه سوری مسلح و شلیک می‌ شده است . بسیاری از مادران کودکان مریض خود را برای شفا گرفتن از زیر این توپ رد می‌کرده اند و یا زنان بیوه و مجرد برای یافتن همسر دست به دامان همین توپ می‌شده اند و به آن دخیل می‌بستند. این مسئله به شیوه‌ای کم‌وبیش متفاوت در تبریز نیز سابقه داشته است.

آداب  چهارشنبه سوری

آتش افروختن واز روی آتش پریدن

چهارشنبه سوری نیز مانند هر جشن دیگری  آداب و رسومی  منحصر به‌ فرد داشته است که آن را از دیگر جشن‌ها متمایز می‌ نموده است که مهم‌ترین بخش آن آتش افروختن بوده است.
آتش در فرهنگ باستانی ایران پدیده‌ای  مقدس بوده و این اعتقاد وجود داشته است  که می‌تواند پلیدی‌ها را از انسان دور کند و پاکی را به ارمغان بیاورد.
مردم در جشن  چهارشنبه سوری به محض غروب آفتاب با بوته و چوب آتش‌های کوچکی برپا می‌کردند و از روی آن به نوبت می‌پریدند و شعری را زیر لب زمزمه می‌کردند. مضمون این شعر  ماهیت چهارشنبه سوری را برای همه روشن می کند:
زردی من از تو
سرخی تو از من
غم برو شادی بیا
محنت برو روزی بیا
ای شب چهارشنبه
ای کلید چاردنده
بده مراد بنده

قاشق زنی

یکی دیگر از آداب  چهارشنبه سوری قاشق زنی بوده است. در این مراسم افراد در سنین مختلف و از زن ومرد و پیر وجوان  با پوشش مبدل و عموماً با سر کردن چادر به در خانه‌ی ساکنین شهر می‌رفته اند و با قاشق بر پشت کاسه‌های فلزی خود که در دست داشته می‌کوبیدند و از صاحب‌خانه تقاضای خوراکی‌های مختلف می‌کردند.
عموماً انواع شیرینی‌جات،‌ آجیل،‌ میوه و غیره به قاشق زن داده می‌شده. برخی از صاحب‌خانه‌ها نیز بسته‌های خوراکی موسوم به مشکل‌گشا را از قبل آماده کرده و به قاشق زن‌ها می‌داده اند.
این رسم نیز از ابتدا مخصوص شب چهارشنبه سوری نبوده است و به‌تدریج به تاریخ چهارشنبه سوری اضافه شده است. همان‌طور که مشخص است این رسم شباهت‌های قابل‌توجهی به رسوم شب هالووین دارد.
متاسفانه این روزها کمتر شاهد انجام چنین مراسم آئینی در شهرهای بزرگ ایران هستیم واغلب نوجوانان از هفته ها قبل از فرارسیدن چهارشنبه سوری با جمع آوری مواد منفجره دراین شب با ایجاد سروصدا و انفجار هم عامل آزار واذیت شهروندان می شوند و هم برای خود و دیگران صدمات جانی زیادی رقم می زنند.

رسوم خاص شهر‌های مختلف درچهارشنبه سوری
برخی رسوم چهارشنبه سوری نیز در هر شهر براساس فرهنگ آن منطقه با شهر های دیگر فرق می کند.
برای مثال مردم برخی از شهرها نظیر اصفهان و تهران رسم داشتند کوزه‌ یا ظرفی را که در طول سال استفاده نکرده‌اند به نشانه‌ی خارج کردن شانس و ارواح بد از خانه به بیرون پرتاب کرده و بشکنند.
دختران دم بخت به صدای همسایه‌ی خود گوش می‌دادند و چیزی که می‌شنیدند مشخص می‌کرد که آیا می‌توانند به‌زودی با فرد مناسبی ازدواج کنند یا خیر.
در شهر شیراز مردم معتقد بودند که اگر در قناتی که از مقبره‌ی سعدی نشئت می‌گیرد در شب چهارشنبه سوری حمام کنند، سال سلامتی را سپری خواهند کرد. آن‌ها معمولاً برای زیارت و دعا در این شب به آرامگاه شاه‌چراغ می‌روند و شعر چهارشنبه سوری برای آن‌ها اشعار زیبای حافظ است.
مردم تبریز نیز آداب و رسوم چهارشنبه سوری مخصوص خود را داشته‌اند. زنان آنها آینه،‌ شانه و جاروی جدید می‌خرند، از روی نهر‌ها و سرچشمه‌ها می‌پرند و از آنجایی‌که معتقدند آب در سال جدید دوباره تازه می‌شود، تمام کوزه‌های قدیمی را می‌شکنند و با کوزه‌ها و آب تازه به استقبال سال نو می‌ روند.
برخی خانواده‌ها به دلیل خطراتی که ممکن است آتش ایجاد کند ترجیح می‌دهند به‌جای حضور در جشن خیابانی از این فرصت برای صله‌ی رحم استفاده کنند. بنابراین بازار مهمانی‌ها نیز در شب چهارشنبه سوری بسیار داغ است. بزرگان خانواده‌ها معمولاً میزبان فرزندان خود هستند و از آن‌ها با خوراکی‌های مخصوص چهارشنبه سوری پذیرایی می‌کنند.
همیشه در تاریخ چهارشنبه سوری رسم بر این بوده است که شام آش رشته،‌ مرصع‌پلو یا هفت‌رنگ‌پلو باشد. این نیز ازجمله رسومی است که این روزها کمتر به آن توجه می‌شود.

اما پژوهشگران‌ درباره چهارشنبه سوری چه می گویند:

پژوهشگران واژه «سور» را به‌معنای «جشن» و برخی دیگر آن را برگرفته از واژه پهلوی «سوریک» به‌معنای «سُرخ» می‌دانند که نشانه‌ای از سرخی آتش یا سرخی و سلامتی فرد است. شاید گواه این ادعا را بتوان در تلفظ «چارشمبه-سُرخی» در اصفهان دانست.
این جشن در مناطق مختلف ایران نام‌های مختلفی همچون گول گوله چهارشنبه (گیلان)، چوارشمه کوله (کردستان)، چارشمبه-سُرخی (اصفهان)، کوله چهارشنبه (قزوین) و… دارد و با وجود وجه اشتراک بین آن‌‌ها، هر منطقه چهارشنبه سوری را با آداب‌ورسوم خاص خود برگزار می‌کند.

علاوه بر این، گروهی از پژوهشگران گذر سیاوش از آتش برای نشان‌دادن پاکی خود را نقطه شروع چهارشنبه سوری می‌دانند.

گروهی از پژوهشگران گذر سیاوش از آتش را نقطه شروع چهارشنبه سوری می‌دانند

سیاوش اسیر عشق و وسوسه سودابه، نامادری‌اش، می‌شود؛ تا اینکه خبر این ماجرا به پدرش کیکاووس می‌رسد، از سیاوش می‌خواهد که از هفت تونل بگذرد و بی‌گناهی خود را ثابت کند. به این ترتیب، سیاوش در آخرین سه‌شنبه سال با سربلندی از آتش بیرون آمد و کیکاووس از چهارشنبه تا جمعه را جشن ملى اعلام کرد و مردم سراسر کشور به سور و شادمانى پرداختند.
از آن زمان به بعد، ایرانی‌ها سه‌شنبه شب هر سال به یاد سیاوش و پاکى او، از روی آتش می‌پرند و این روز را جشن مى‌گیرند.

واما چهارشنبه سوری در شاهنامه

در شاهنامه نیز می‌توان ردپای چهارشنبه سوری را پیدا کرد؛ به‌عنوان مثال در داستان رزم بهرام چوبینه با پرموده پسر ساوه‌شاه، یک ستاره‌بین به بهرام پند می‌دهد:

ستاره‌شمر گفت بهرام را        که در «چارشنبه» مزن کام را
اگر زین بپیچی گزند آیدت       همه کار ناسودمند آیدت
یکی باغ بد در میان سپاه       از این روی و زان روی بد رزمگاه
بشد «چارشنبه» هم از بامداد     بدان باغ کامروز باشیم شاد
ببردند پرمایه گستردنی          می و رود و رامشگر و خوردنی
….
ز جیحون همی آتش افروختند     زمین و هوا ار همی سوختند.

اما باهمه این مواردهمانطور که اجمالا در بالا به آن اشاره شد.
مدت هاست که چهارشنبه سوری تبدیل به میدان جنگی برای نوجوانان وجوانان شده واز هفته ها قبل از رسیدن به این روز ، بسیاری از جوانان هیجان زده وبی اطلاع از ارزش فرهنگی وتاریخی این روز با جمع آوری ترقه وساختن نارنجک چهارشنبه سوری را برای خود واطرافیان وحتی رهگذران در سطح شهر خطرناک نموده وبرای خانواده های خود مصیبت آفرین می شوند.
آنها بجای شادی کردن وایجاد شادی برای دیگران تولید رعب و وحشت نموده وباعث خطرات جانی ومالی برای شهروندان می گردند.
شاید اگر رسانه های جمعی با فرهنگ سازی بیشتر به این مطلب می پرداختند وهویت چهارشنبه سوری وارزش فرهنگی آن برای نسل جوان بیشتر روشن می شد آنها به تخریب آن نمی پرداختن واین شب را تبدیل به فاجعه نمی کردند.

شاید اگر پدران و مادران ومعلمان بیشتر راجع به تمدن و فرهنگ اصیل ایران با نوجوانان وجوانان خود صحبت می کردند وفرصتی می شدند برای مطالعه تاریخ گذشته ایران ، نوجوانان ما از ایام خجسته تاریخ خود بخصوص چهارشنبه سوری حفاظت می کردند و از آن شبی خاطره آفرین می ساختند نه خطر آفرین.
با بی تدبیری در عدم آموزش صحیح ما بزرگسالان است که روز خجسته ای مانند چهارشنبه سوری که درآن باید  با پریدن از روی آتش برای خود و خانواده خود آرزوی سلامتی کنیم از این فرصت تهدیدی می سازیم تا فرزندانمان با منفجر کردن خود ودیگران باعث کشته و مجروح شدن عده ی زیادی از هموطنان  خودشوند و این روز تاریخی و شاد بخاطر خطراتی که جامعه را دچار تنش می کند به مرور از تقویم ملی ما حذف شود.


یادمان باشد بقای ما به عنوان یک ایرانی پاسداشت درست از میراث های فرهنگی ماست

مهرناز آزاد
انتهای پیام/*

نظرات
0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x