اجتماعی استان اصفهان بین الملل تصاویر جنوب چندر رسانه حقوق بشر دسته‌بندی نشده دین و اندیشه سیاسی شرق شمال غرب فرهنگ و هنر مرکزی یادداشت/مقاله/گفتگو/مصاحبه

محمدرضابهبودی یزدی : سلطانِ ادب«حضرت اباالفضل العباس»

 «بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ» 

محمدرضابهبودی یزدی : سلطانِ ادب«حضرت اباالفضل العباس»

نویسنده ی مقاله: (حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمدرضابهبودی یزدی)

مقدمه:


گویندگان درمنابرونویسندگان درکتب٬ ابعادمختلفی ازشخصیت حضرت عباس ابن علی (علیه الصلاه والسلام)رابیان میکنندوبارزترین

این خصوصیات راشجاعت ودلیری ایشان وعلمداری آن حضرت درواقعه ی کربلاعرض میکنند.دراین مقاله ونوشتارپیشِ چشمانِ

شماخواننده ومخاطبِ گرامی٬سعی نمودم بُعدِمهم ودیگری ازشخصیت والای حضرت عباس(علیه الصلاه والسلام)راموردتحقیق وبحث

وبه رشته تحریردرآورم وببینیم که چطوریک فردوباچه رفتاروانجام چه کاری میتواندبه اوج قله ی معرفت وبزرگی دست یابد.امیدآنکه

موردتوجه ورضایت حضرت باریتعالی وخودحضرت اباالفضل (علیه الصلاه والسلام)والبته موردپسندواستفاده مخاطبین وخوانندگان

ارجمندواقع شود.

ادب سرچشمه ی کمالات انسانی است: امیرالمومنین علی(علیه الصلاه و السلام)می فرمایند : اشرَفُ حَسَبٍ حُسنُ ادبٍ.یعنی بهترین شرافت خانوادگی، ادب نیکو

است.(غررالحکم)


یکی از مهمترین ویژگی ها و خصوصیت های زندگانی حضرت اباالفضل(علیه الصلاه والسلام) را که هم در برابر خداوندتبارک وتعالی

و هم در برابر خلقِ خدای متعال و به ویژه برادر بزرگوار خویش حضرت اباعبدالله الحسین(علیه الصلاه والسلام) به بهترین شکل ممکن

دارابود٬رعایت«ادب» واحترام وسلوک معرفتی میباشد.

حضرت علی(علیه الصلاه والسلام) در کودکیِ حضرت عباس(علیه الصلاه والسلام) توجّه خاصی به ادب او داشت. او را به تلاش‌ها،

کارهای مهم و سخت، مانند کشاورزی، تقویت روح و جسم، تیراندازی، شمشیرزنی و سایر فضایل اخلاقی، تعلیم و عادت داده بود.

عباس(علیه الصلاه والسلام) گاهی در کنار پدر مشغول کشاورزی و باغداری در نخلستان‌ها بود و زمانی احادیث و برنامه‌های اسلام را

در مسجد به دیگران می‌آموخت و به تهیدستان و بینوایان کمک می‌کرد. او به برادران و خواهرانش احترام و ادب قابل توجهی می‌کرد.

ادب دربرابرپروردگار: درآغازین روزهایی که الفاظ ونامهاوکلمات بر زبان مبارکش جاری شد،حضرت امیرالمومنین علی(علیه الصلاه و السلام) به فرزندش

حضرت عباس(علیه الصلاه والسلام) فرمودند: بگو یک. حضرت اباالفضل العباس(علیه الصلاه والسلام) گفت: یک، حضرت ادامه داد:

بگو دو، حضرت قمربنی هاشم(علیه الصلاه والسلام) خودداری کردند و گفتند: شرم می کنم با زبانی که خدا را به یگانگی خوانده ام، دو،

بگویم.

ادب آن حضرت وقتی درجایگاه بندگی وعبادت خالق متعال قرارمیگرفت٬یک بنده ی سراسرویکپارچه تسلیم محض٬ وباتوجه

درحضورحضرت حق تعالی است، و تمام بزرگیها و ارزشهای او زیر سایه ی همین بندگی محض وخالص و اطاعت وادب دربرابرخداوند قرار دارد.


ادبش دربرابرخدا٬اورابه جایگاه رفیعِ «بنده ی صالح» خدا شدن رسانیدتاجائیکه حضرت امام صادق (علیه الصلاه و السلام)این لقبِ

زیباووالارا به ایشان دادند. چنان که در زیارتنامه ی آن حضرت می خوانیم: «السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله» سلام بر تو ای

بنده صالح و فرمان بردارخدا.

عبادت و سجده فقط دربرابر حضرت حق(جل جلاله): قرآن کریم یکی از نشانه هاو ویژگیهای بندگان بااخلاص پروردگاررا٬اثرونشانه ی

سجده درروی پیشانی آنها می داند٬آنجاکه میفرماید: «سیماهم فی وجوههم من اثر السجود» «نشانه های آنها در صورتهایشان بر اثر

سجده های زیاد [در پیشگاه الهی نمایان] است» و حضرت عباس(علیه الصلاه والسلام) این چنین بودند.در تاریخ درمورداین ویژگی

ایشان اینگونه می خوانیم: «وبین عینیه اثر السجود»: در پیشانی و بین چشمان او اثر سجده نمایان بود.


نقل شده که چهره وقیافه ی قاتل وکسیکه حضرت عباس(علیه الصلاه والسلام)رابه شهادت رسانده٬ سیاه شده بود. علت را از او

پرسیدندکه چگونه روی تواینچنین سیاه گشته؟وی گفت: «من مردی را که در وسط پیشانی او اثر سجده بود کشتم که نامش عباس

بود.»

ادب دربرابرپیشواومقتداوامامش:

حضرت ابوالفضل العباس (علیه الصلاه و‌السلام) بدون اجازه در کنار امام حسین(علیه الصلاه و‌السلام) نمی نشست، و اگر پس ازکسب

اجازه ازامام می نشست، مانند عبد خاضع دو زانو در برابر مولایش می نشست.

او تا آخرین لحظات روز عاشورا در کنار امام حسین(علیه الصلاه والسلام)ماند و از امام ومقتدای خود و خیمه های حرم اهلبیت(علیهم

الصلاه والسلام) پاسداری کرد تا جایی که بعد از به شهادت رسیدن فرزندان و یاران باوفای حضرت سیدالشهداء(علیه الصلاه والسلام)

دیگر تاب ماندن نداشت و برای آخرین بار نیز از اباعبدالله الحسین(علیه الصلاه والسلام) اجازه گرفت تا راهی میدان شود .

او با ادبِ خویش به جایگاه رفیع واوج مقامی رسید که حضرت امام زین العابدین(علیه الصلاه و السلام) پیرامون شخصیت عمویش

عباس(علیه الصلاه والسلام) اینچنین فرمودند:


«رَحِمَ الله عمّیَ العَبّاس فَلَقَد آثَرَ وَ عَدلا وَ فَداه أخاهُ بِنَفسِک»: خدا عمویم عباس را رحمت کند که ایثار کرد، جنگ نمایانی کرد، خودش را

فدای برادرش کرد.(خصال مرحوم صدوق).


درروایات نقل شده است که در طول ۳۴ سال عمر حضرت عباس(علیه الصلاه والسلام) آن بزرگوار هرگزابی عبدالله الحسین(علیه

الصلاه والسلام) را برادر خطاب نکرد، بلکه با تعبیراتی مانند: سیدی، مولای، یابن رسول الله، آن حضرت را خطاب می کرد.

همچنین در کتاب(مستطرف الاحادیث) نقل شده است که روزی امام حسین(علیه الصلاه والسلام) در مسجد طلب آب کرد، حضرت

عباس(علیه الصلاه والسلام) که در سنین کودکی بود با عجله از مسجد بیرون رفت و پس از چند لحظه در حالی که ظرفی پر از آب در

دست داشت وارد شد و باکمال ادب و احترام به حضرت تقدیم کرد.

در روایتی دیگراینطورآمده که:روز دیگری خوشه ی انگوری به او دادند، آن حضرت با این که کودک بود با شتاب از خانه بیرون رفت، از او

پرسیدند: کجا می روی؟ گفت: می خواهم این انگور را برای مولایم حسین(علیه الصلاه والسلام) ببرم.

کلام آخر: این ادب وسلوک اخلاقی رمزمؤفقیت ورسیدن به مدارج والای الهی وایمانی دروجودحضرت قمربنی هاشم٬عباس ابن

علی(علیه الصلاه والسلام)بودکه مانمیتوانیم بیان کنیم وچه کسانی بهترازائمه ومعصومین(علیهم الصلاه والسلام) که دربزرگی

وشرافت آن حضرت سخن فرمودندوچه سعادتی بالاترازاین که فردی بواسطه حرمت وادب نگاه داشتن موردتکریم وتوجه وخطابِ

بزرگان دین وپیامبرخدا(صلی الله علیه وآله وسلم)واهلبیت عصمت وطهارت(علیهم الصلاه والسلام)قراربگیرد.


درپایان این مقاله ازجهت تبرّک جستن٬سخنانی چند٬ازوجودمقدس معصومین(علیه الصلاه والسلام)که دروصف ومنقبت حضرت

عباس(علیه الصلاه والسلام)بیان فرمودند٬راخدمتتان عرض مینمایم.

۱/ سخن پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)دروصف حضرت عباس(علیه الصلاه والسلام):


در یکی از رؤیاهای صادقه آمده، پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) به عباس(علیه الصلاه والسلام) فرموند: «أقَرَّ الله عَینَکَ، فَاَنتَ بَاب

الحَوائِجِ وَ اشفَع لِمَن شِئتَ»:


خداوند چشمت را روشن گرداند، تو باب الحوائج هستی، از هر که خواستی شفاعت کن»(سنددرکتاب معالی السبطین)

۲/کلام حضرت علی(علیه الصلاه والسلام):

حضرت علی(علیه الصلاه والسلام) فرمود: «عباس(علیه الصلاه والسلام) در پیشگاه خداوند مقام بسیار ارجمندی دارد، خداوند به جای

دو دست (که در عاشورا فدا می‌کند) دو بال به او می‌دهد و او با آن دو بال، مانند جعفر طیّار، در فضای بهشت همراه فرشتگان پرواز

می‌کند».[سندکتاب العباس، صفحه ٧۵ ]

و نیز از سخنان علی(علیه الصلاه والسلام) در شأن حضرت عباس(علیه الصلاه والسلام) آمده است که٬ در آن هنگام که علی(علیه

الصلاه والسلام) در بستر شهادت بود، عباس(علیه الصلاه والسلام) را طلبید، او را به سینه‌اش چسباند و فرمود: «وَلَدِی وَ سَتقرَّ عَینِی

بِکَ فِی یَومِ القیامَهِ؛ به زودی در روز قیامت، چشمم به وسیله وجود تو روشن می‌شود.[سنددرکتاب معالی السبطین، جلداول، صفحه

۴۵۴]

۳/درگفتار حضرت فاطمه ی زهرا(سلام الله علیها):

بر اساس روایت، وقتی که روز قیامت برپا می‌شود، پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) به علی(علیه الصلاه والسلام) می‌فرمایند: به

حضرت زهرا(سلام الله علیها) بگو که برای شفاعت و نجات امّت چه داری؟ حضرت علی(علیه الصلاه والسلام) پیام پیامبر(صلی الله علیه

وآله وسلم) را به حضرت زهرا(سلام الله علیها) ابلاغ می‌کند.حضرت فاطمه ی زهرا(سلام الله علیها) در پاسخ می‌فرماید: «یَا

اَمیرالمُؤمنِین! کَفانَا لِاجلِ هَذا المَقامِ الیَدانِ المَقطُوعَتانِ مِن اِبنِی العَباسِ» ای امیرمؤمنان! دو دست بریده پسرم عباس(علیه الصلاه

والسلام) برای ما درباره مقام شفاعت کافی است».[سنددرکتاب معالی السبطین جلداول٬ صفحه ۴۵۲]

۴/درکلامی ازحضرت امام صادق (علیه الصلاه و‌السلام) که در فراز دیگری از زیارت حضرت ابوالفضل (علیه الصلاه و‌السلام)

می‌فرمایند:


شهادت می‌دهم که محقّقاً تو در خیرخواهی، سر حدّ تلاش را نمودی و نهایت کوشش را انجام دادی، پس خداوند تو را در جمع شهدا و

روحت را با ارواح نیک بختان قرار داد و وسیع‌ترین منزل و برترین غرفه را در بهشت به تو بخشید. (سنددرکتاب کامل الزّیارت ابن قولویه

صفحه ۲۵۷)

۵/دربیان حضرت حجت ابن الحسن المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف):


امام زمان(عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) در بخشی از سخنان زیبای خود درباره عمویش حضرت عباس(علیه الصلاه والسلام) چنین

میفرمایند:


سلام بر ابوالفضل، عباس بن امیرالمؤ منین ، همدرد بزرگ برادر که جانش ‍ را فدای او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنکه

فدایی برادر بود و از او حفاظت کرد و برای رساندن آب به او کوشید و دستانش قطع گشت. خداوند قاتلانش را لعنت کند.

[سنددرکتاب المزارالکبیر]

«و السلام علی من اتبع الهدی»
شیخ محمدرضابهبودی یزدی

نظرات