پایگاه خبری احوال نیوز ، سرهنگ مختار درخشان : حجاب اسلامی به زن مسلمان احساس امنیت و آرامش میبخشد، زیرا مانع از تجاوز به حریم او میشود. به همین خاطر است که نباید حجاب اسلامی را محدودیت تلقی کرد، بلکه آن را باید مصونیت دانست.
امنیت، مقوله باز و گستردهای است. هرجا تعلق خاطر و حریمی در کار باشد، موضوع امنیت به مساله ی جدی تبدیل میشود. نگرانی از فقدان چیزی که به آن تعلق خاطر داریم، مسأله امنیت را جدی میسازد. فقدان غذا برای رفع گرسنگی، آب برای رفع تشنگی، نداشتن یا از دست دادن مکان برای رفع بیسرپناهی، زمان برای استفاده بیشتر از فرصتها، همه این موارد مقوله امنیت را پیش میکشد.
هرگاه فاقد هر یک از این امور (غذا، آب، مکان و زمان) باشیم، احساس ناامنی میکنیم. اما احساس ناامنی محدود به این امور نمیشود و دامنه آن بسیار گستردهتر است. فقدان قدرت (اعم از سیاسی، اقتصادی، علمی و غیره) موجب چنین احساسی میشود. فقدان مالکیت یا از دست دادن چیزی اسباب نگرانی و ناامنی میشود. پس اگر فقدان چیزی برای ما مهم نباشد، احساس ناامنی نیز برای ما پیش نمیآید.
عرض و ناموس در آموزههای دینی همانند جان و مال افراد اهمیت دارد؛ بلکه اهمیت آن بیشتر است. امر به «غض بصر» و «حفظ فروج» در قرآن کریم (سوره نور، آیه ۳۰) دلالت بر حرمت عرض و ناموس زنان و مردان مؤمن دارد. زنان و مردان دین دار همان گونه که برای جان و مال خود حریمی قائلند و همواره نگران تجاوز به این حریم هستند، برای عرض و آبروی خود نیز حریمی قائلند. عرض و ناموس جزئی از حریم شخصیتی انسان تلقی میشود. پس هر گونه تعرض به آن نیز تجاوز به حریم شخصیتی است.
از این رو حجاب سپری در برابر هرگونه تعرض و تجاوز به حریم ناموسی شخصی مسلمان است. حجاب اسلامی به زن مسلمان احساس امنیت و آرامش میبخشد، زیرا مانع از دست دادن عرض و ناموس او میشود. به همین خاطر است که نباید حجاب اسلامی را محدودیت تلقی کرد، بلکه مصونیت دانست.
صیانت در حریم شخصیتی که با هیچ چیز نمیتوان آن را معامله کرد. بیجهت نیست که وقتی توسط رضاخان پروژه «کشف حجاب» به راه افتاد، مردم مسلمان ایران نسبت به صیانت نفس خود احساس ناامنی کردند و در مقابل این حرکت ضد دینی رضاخان مقاومت خونین به راه انداختند.
بی گمان اصلیترین وظیفه مردم از حکومت برقراری و حفظ امنیت است. شاید امنیت حداقل چیزی است که مردم از حکومت خواستارند. اگر حکومت نتواند برای مردم امنیت برقرار کند، دیگر چه توجیهی برای اطاعت از آن باقی میماند. بلکه اساساً هر حکومتی برای حفظ پایههای خود، چارهای از برقراری امنیت ندارد.
بیحجابی از نگاه حکومت سکولار عامل ناامنی به شمار نمیآید. در تعریفی که از حریم شخصیتی افراد شده، جایی برای عرض و ناموس گنجانده نشده است. چنین حکومتی دغدغه فقدان ناموس افراد را ندارد تا امنیت نوامیس مردم را جدی بگیرد.
چنانکه گفته شد در آموزههای اسلامی، عرض و آبروی زنان و مردان محترم است، از این رو، حکومت اسلامی که کارگزار شریعت اسلامی است، برخلاف حکومتهای سکولار، هرگز نمیتواند نسبت به حراست و امنیت این جنبه از حریم شخصی مسلمانان بیتفاوت بماند. این وظیفه حکومتی معطوف به حجاب اسلامی است، زیرا حجاب اسلامی سپر و حافظ هر گونه تعرض سوء به زن مسلمان است و حاکم اسلامی هم از تعرض به این واجب شرعی (حجاب اسلامی) حراست میکند؛ یعنی شرایط امنیتی حفظ پوشش و حجاب اسلامی را فراهم میسازد. پس وظیفه اولی در حراست از حریم شخصی با خود زن مسلمان است. او با رعایت حجاب اسلامی از حریم شخصیت دینی خود حراست میکند.
در رتبه بعد، حکومت موظف به حراست و برقراری امنیت برای حجاب اسلامی است. به عبارت دیگر، حکومت اسلامی از حجاب زن مسلمان حراست میکند تا تعرضی به حریم شخصیتی او نشود. بلکه وظیفه حکومت اسلامی از باب مقدمه واجب است. تأمین شرایط برای تمکن زنان مسلمان از رعایت حجاب اسلامی، جنبه مقدمیت دارد و از این باب بر حکومت اسلامی تکلیف میشود.
افراد شرور مزاحم در چنین وضعیتی هیچ فرقی میان زنان با حجاب و بیحجاب نمیگذارند. پس، از باب رفع این وضعیت و تأمین شرایط امن برای زن مسلمان، الزام زنان غیرمقید به رعایت حجاب اسلامی ضرورت دارد. ممکن است رانندهای برای حفظ جان خود از خطر اهمیت ندهد؛ ولی این بیتوجهی میتواند برای دیگران خطرساز باشد. پس از باب تأمین امنیت جانی دیگران، باید فرد خاطی را ملزم به بستن کمربند ایمنی کرد. این مسأله از راه قاعده فقهی «لاضرر و لاضرار» نیز قابل توجیه است.
سرهنگ مختار درخشان؛ معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان اصفهان
انتهای پیام/*