اجتماعی استان اصفهان اقتصادی بین الملل تصاویر جنوب چندر رسانه حقوق بشر دسته‌بندی نشده دین و اندیشه شرق شمال غرب فرهنگ و هنر مرکزی یادداشت/مقاله/گفتگو/مصاحبه

‌‌ من در برابر آئینه ام/ حقیقتی انکار ناپذیر

‌‌ من در برابر آئینه ام/ حقیقتی انکار ناپذیر

نویسنده: مهندس محسن اسلامی (پویا)

شاعر،نویسنده و پژوهشگر ادبی

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری احوال نیوز؛ مهندس محسن اسلامی (پویا)؛ شاعر، نویسنده ، و پژوهشگرادبی در گفتگو با پایگاه خبری احوال نیوز عنوان نمودند: آیا اگر انسان به دیگری آسیبی برساند، به خودش نیز آسیب رسانده است؟ آیا اگر انسان به دیگری خدمتی کند درحقیقت به خودش خدمت کرده؟ و اگر به دیگری خیانتی کند، به خودش خیانت کرده است؟ 

این نکته تقریبا از شش هزار سال پیش از زمانی که نخستین کتاب بشر نوشته  شده، مورد اشاره ادیان و مذاهب بوده و عارفان و فیلسوفان و الهی‌دانان و روانشناسان بر آن تاکید کرده‌اند و گفته‌اند که جهان یک کلِّ ارگانیک است و اگر تیشه‌ای به جایی از این کل برخورد کند، همه اجزای این درخت لطمه می‌بیند.

 چنین نیست که سود انسان به درخت جهان تنها به یک برگ یا یک شاخه یا یک ساقه یا یک میوه یا یک گل برسد. ریشه و ساقه و شاخه و جوانه و شکوفه و گل و میوه و برگ همه با هم به درجات متفاوت از کمکی که به درخت می‌شود، منتفع می‌شوند. به همین ترتیب اگر آفتی به درخت برسد، به همه درخت می‌رسد و خود انسان هم جزیی از درخت جهان است که در نتیجه آسیب می‌بیند.

مثلا در قرآن آمده است:«لها ماکسبت و علیها ماکتسبت». از قرن ها پیش و به مراتب در زمان ما بر این نکته تاکید شده  و گفته می‌شود که هر زیانی به کسی زده ای به خودت نیز زیان رسانده‌ای و هر سودی به کسی رساندی به خودت نیز سود رسانده‌ای. قرآن تقریبا در ١١ آیه با تعابیر مختلف به این نکته می‌پردازد که کسی نمی‌تواند زیانی به کسی برساند، الا اینکه ابتدا متوجه خودش می‌ گردد. حالا ممکن است این زیان به دیگری برسد یا نرسد. بعنوان مثال  فردی می‌خواهد به گوش دیگری سیلی بزند، گاهی نیز موفق نمی شود اما سیلی را نخست در گوش خود زده است یعنی اگر انسانی بخواهد به دیگری ظلمی کند یا  حقی از او را پایمال کند یا به او آسیبی برساند،  حتی اگر موفق هم نشود، باز به خودش ظلم کرده و  به خودش آسیب رسانده است. در مورد نیکی ها نیز چنین است؛ اگر انسان قصد داشته باشد به جان و مال و آبرو و ناموس دیگری خدمتی بکند، چه عملا موفق شود یا نشود، در حقیقت این خدمت را به خودش انجام داده است.

به تعبیر یکی  از شاعران معاصر ما؛ عجب جهانی است که تفنگ را به سوی هر سینه‌ای نشانه می‌روی، تیر به سینه خودت می‌رسد. این قاعده ی کلی  جهان است. این آموزه مشترک عرفان و ادیان و مذاهب است که بسیاری از الهی‌دانان نیز بر آن تاکید کرده‌اند.

این نگرش باعث می‌شود که  آنچه انسان در  قلمرو های شش گانه ی:اخلاق، حقوق، دین و مذهب، آداب و رسوم، عرف و عادات اجتماعی و زیبایی‌شناسی و مصلحت‌اندیشی، انجام می‌دهد، بتواند بگوید که احساس وظیفه نمی‌کرده، بلکه احساس نیاز ‌می کرده است.

تا زمانی که این نگرش نباشد، انسانی که به دیگری کمک می‌کند، می‌تواند بگوید بر اساس احساس وظیفه چنین کاری کرده است اما اگر این دید را داشته باشد که وقتی به کسی کمک کرد، در واقع به خودش کمک کرده است، دیگر نباید از احساس وظیفه سخن بگوید، بلکه باید بگوید در کمک به دیگران احساس نیاز می‌کرده است و می‌خواسته خودش را درمسیر سعادت قراردهد. این سعادت البته  خود از طریق سعادتمند کردن دیگران صورت می‌گیرد.

اگر این دیدگاه را داشته باشیم، آن گاه تمام وظایف اخلاقی و وظایف حقوقی و وظایف دینی و مذهبی و وظایفی که آداب و رسوم و عرف و عادات اجتماعی بر عهده ما می‌گذارند و وظایف زیبایی‌شناختی و وظایفی که عقل عملی بر عهده ما می‌گذارد، نیاز تلقی می‌شوند؛ زیرا انسان در حالت عادی وقتی گرسنه می‌شود، نمی‌گوید که به خوردن غذا احساس وظیفه می‌کند، بلکه می‌گوید احساس نیاز می‌کنم. حالا اگر انسان با این تلقی که جهان یک کل است و سودی که به دیگری می‌رساند، در واقع به خودش می‌رسد، آنگاه درباب کمک به دیگران نیز نباید از احساس وظیفه سخن بگوید، بلکه باید از احساس نیاز سخن بگوید.

نظام‌الدین اولیا می‌گوید:
هر که او خاری نهد در راه ما از دشمنی
هر گلی کز باغ عمرش بشکفد بی‌خار باد

او حتی توجه به نکته‌ای بالاتر از این دارد و می‌گوید: نه فقط من برای کسانی که به من کمک کنند، خیر می‌خواهم، بلکه امیدوارم کسانی که به من کمک نمی‌کنند و حتی مرا اذیت و آزار می‌کنند نیز نتیجه عمل‌ نادرستشان را نبینند. این مثل نگرش رابعه عدویه است ، آنگونه که در تذکره‌الاولیای عطار آمده: من از خدا خواهم خواست که گناهان همه جهنمیان را بر دوش من بیندازد و آنها را روانه بهشت کند. چنین رقت قلبی در عرفا می‌بینیم. این تاکید در عرفان هم هست، اما متاسفانه در فلسفه اخلاق این نکته تا ٢٠ سال اخیر مورد توجه نبوده است که نیکی کردن به هر کسی نیکی کردن به خود است و بدی کردن به هر کسی بدی کردن به خود .

الهه کمالی 

انتهای خبر/*

نظرات
0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x