اجتماعی اصفهان اقتصادی بهداشت بین الملل تصاویر جنوب چندر رسانه حقوق بشر دسته‌بندی نشده دین و اندیشه شرق شمال غرب فرهنگ و هنر مرکزی

دکتر علیرضا محمدخانی : مطالعات آمایش سرزمین حوضه زاینده رود؛ را از روی مرزهای سیاسی برداریم

 دکتر علیرضا محمدخانی : مطالعات آمایش سرزمین حوضه زاینده رود؛ را از روی مرزهای سیاسی برداریم

قسمت دوم

 

زنده رود نامی آشنا برای تمام اصفهان به قدمت بلندایی اصفهان و تاریخ کهن آن که همیشه تا اصفهان بوده او نیز وجود داشته وجودی بس مهربان برای نگاه گرم خانواده های که روز تعطیل را کنارش می گذرانندو  کشاورزان از آب پر برکتش استفاده می کردند و مردم از آرامشی که در هنگامی که کنارش نشسته اند و حالا نگاه کن از او ، زنده رود خبری نیست  دیگر صدای آب بین پلها نمی پیچدو  صدای نوای پلها به گوش نخواهد رسید به کدامین گناه مجازات می شویم که باید رود خانه دوست داشتنیمان دور باشیم و چشمانمان باز خشکی او را نشان دهند و،  این باوردوباره زنده شود ، که زنده رود بازهم خشک شد.

 

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری  احوال نیوز، دکتر علیرضا محمدخانی / مدرس دانشگاه گفت : خشک شدن رودخانه زاینده رود سال هاست که برای مقاطع بلند مدت خشک شده است. از عوامل اصلی خشک شدن رودخانه می‌توان به این موارد اشاره کرد:

 

۱-مهمترین عامل خط لوله انتقال آب سد به یزد، کرمان، کاشان و قم که مسئولین باید صحت و سُقم آن را تایید کنند.

۲-برداشت بی رویه سالیانه آب در بالادست رودخانه در محدوده سد تا پل کله توسط پمپاژ که به تنهایی بیش از کل میزان آبی است که سالانه توسط تونل دوم و تونل چشمه لنگان وارد حوضه زاینده رود می‌شود. این میزان هم اکنون در حدود ۴۹۰ میلیون متر مکعب است که سال به سال در حال افزایش است.

۳-استقرار صنایع بزرگی مثل پالایشگاه، نیروگاهها و ذوب آهن در کنار رودخانه.

۴-خشکی رودخانه سبب ساز بیکار شدن چندصدهزار ساکنین پایین دست رودخانه شده و به مهاجرت فصلی یا کامل آنها به استانهای دیگر و یا شهر اصفهان منجر گشته است.

توجه به این نکته مهم است که ایران عضو کنوانسیون بین‌المللی رامسر است که بر طبق آن حق ندارد قوانینی تصویب کند که بر اثر آن تالابها خشک شوند. این در حالی است که برداشت بی رویه آب از حوضه آبریز زاینده رود در فلات مرکزی و اختصاص آن به صنایع و مناطق دیگرخلاف تعهد ایران دراین کنوانسیون است.

مشکلات آب اصفهان در سالهای اخیر بیشتر شده و در بسیاری از روزهای گرم تابستان مردم اصفهان از مشکل کمبود آب شرب رنج می بردند. مشکلات موجود، خشکی چندین و چندساله زاینده رود و همچنین احساس این نکته که در میان مسئولین اراده ای برای رسیدگی به وضعیت زاینده رود وجود ندارد و سکوت چند ساله اصفهان به پایمال شدن حقوقش منجر شده است، باعث شکل گیری حرکت های خودجوش مردمی در اصفهان شده است که البته این فرایند نیز کاری از پیش نبرده است.

 

آشنایی با مدیریت آب منطقه ای اصفهان

مدیریت آب اصفهان از سال ۱۳۳۹ برعهده دو شرکت آبیاری به نامهای شرکت سهامی کوهرنگ اصفهان و شرکت سهامی آبیاری نائین بوده که به آنها بنگاه مستقل آبیاری نیز می گفته اند و زیر نظر وزارت کشاورزی وقت اداره می شده است. در دیماه سال ۱۳۴۴ و به منظور ایجاد هماهنگی بین فعالیتهای شرکتهای مذکور و همچنین برای کنترل و بهره برداری از رودخانه زاینده رود سازمان آب منطقه ای اصفهان تاسیس و به تدریج شرکتهای فوق در آن ادغام گردیدند.

این سازمان، مدیریت منابع آب در حوضه آبریز زاینده رود را به عهده داشته و استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری و همچنین شهرستان یزد تحت پوشش آن بوده اند. تا سال ۱۳۵۸ ، یزد یکی از فرمانداریهای استان اصفهان محسوب می شده ولی علی رغم اینکه در آن سال بصورت یک استان مستقل معرفی گردید ولی عملاً تا سال ۱۳۶۶ زیر مجموعه آب منطقه ای اصفهان بوده است. در ابتدای سال ۱۳۸۵ شرکت آب منطقه ای چهارمحال و بختیاری تاسیس شد  و حوزه عمل شرکت آب منطقه ای اصفهان به استان اصفهان محدود شده که در واقع مشکلات مدیریتی و برنامه ریزی سلیقه ای در حوضه آبریز زاینده رود شروع گردید.

بعد از اشاره به مشخصات بزرگترین رودخانه مرکزی ایران و روند چگونگی خشک شدن این منبع بزرگ آبی، راهکاری علمی و سازنده پیشنهاد می گردد و برای مطرح نمدن آن لازم است که اشاره ای به مبانی آمایش سرزمین و برنامه ریزی تخصصی در این رابطه نموده و به جزئیات طرح مزبور بپردازیم.

محمد خانی هدفمند نمودن مطالعات آمایش سرزمین در حوضه آبریز زاینده رود اینگونه بیان کرد :آمایش سرزمین (Spatial planning) شامل تنظیم روابط و کنش های متقابل بین عوامل انسانی، اقتصادی و عوامل محیطی به منظور ایجاد سرزمینی مبتنی بر بهره گیری بهینه و پایدار از استعدادهای انسانی و محیطی می باشد. به عبارت دیگر مطلوب ترین، عادلانه ترین و پایدارترین آرایشی که به سه مولفه مهم جمعیت، سرمایه و منابع طبیعی و محیطی در یک منطقه یا سرزمین داده می شود، برنامه آمایش سرزمین اطلاق می گردد.

آمایش سرزمین، زمینه اصلی تهیه برنامه های توسعه اقتصادی – اجتماعی منطقه ای را فراهم می آورد و ابزار اصلی تلفیق برنامه ریزی های اقتصادی و اجتماعی با برنامه ریزی های فیزیکی و فضایی خواهد بود. از آنجا که برای تحقق اهداف توسعه همه منابع اجتماعی اعم از منابع انسانی، اقتصادی، منبع فضایی و محیطی باید به کار گرفته شود و به کارگیری آنان مستلزم برنامه ریزی است لذا آمایش سرزمین مبنای طرح ها و برنامه های جامع توسعه بوده و پیوند دهنده برنامه ریزی های اقتصادی، اجتماعی و فضایی و یا مجموع آنان در قالب برنامه ریزی جامع و در مقیاس ملی و منطقه ای است.

یکی از مشکلات عمده در فرایند آمایش سرزمین این است که این مطالعات منطبق با مرزهای سیاسی بوده و در هر شهرستان به طور خاص و بعد در هر استان به طور عام ، نقاط قوت و ضعف و همچنین فرصتها و تهدیدهای موجود در عوامل طبیعی، اقتصادی، انسانی و کالبدی شناسایی و بر اساس آن طرح جامع آمایش سرزمین، مختص همان شهرستان یا استان تهیه و تنظیم می گردد و در کل به عنوان طرح مطالعاتی آمایش سرزمین به کل کشور تعمیم داده می شود. در صورتی که این نوع مطالعه و تحقیق که متاسفانه به عنوان یک قانون قلمداد میشود، نه تنها به صورت علمی عوامل تاثیر گذار طبیعی و انسانی را شناسایی نمی کند، بلکه در بسیاری از مواقع پارامترهای اصلی توسعه یافتگی را هم به فراموشی می سپارد و این در حالی است که اعزام کارشناسان غیر بومی به مناطق شهرستانی، مزید بر علت شده و مطالعات آمایش سرزمین را غیر علمی و احساسی کرده است و نتیجه آن این است که در مباحث برنامه ریزی کلان ملی و استانی و حتی شهرستانی، هیچ اشاره ای به مطالعات آمایش سرزمین نمی شود و به عبارتی به فراموشی سپرده شده است.

مثال عینی این پروسه در استان اصفهان و مطالعات آمایش سرزمین بر روی حوضه آبریز زاینده رود می باشد که یا هر ساله و یا در فواصل هر  سه سال یک بار، مطالعات آمایش سرزمین را منطبق با مرزهای سیاسی استان،  بررسی وگزارشی را آماده و به مرکز ارائه می دهند و موازی آن نیز گروهی به استان چهارمحال و بختیاری اعزام و مطالعات آمایش سرزمین در حوضه زاینده رود را بر اساس مرزهای سیاسی بررسی و طرحی را روانه مرکز می نمایند که این پروسه مطالعاتی به علت اینکه با تمرکز بر مرزهای سیاسی استنباط شده و به مرزهای طبیعی حوضه آبریز زاینده رود کمتر اهمیت داده شده، بسیار غیر علمی و بدون مطالعات راهبردی صورت میگیرد.

در صورتی که منطقه تحت اشراف حوضه آبریز زاینده رود هم در فرایندهای طبیعی دارای منابع آب سطحی و زیرزمینی و دشتهای حاصلخیز کشاورزی می باشد و هم در فرایندهای اقتصادی دارای صنایع تبدیلی بزرگ و کوچکی بوده که بعضا این فرصتهای شناسایی شده در استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری به طور مشترک وجود داشته و می توان مطالعات آمایش سرزمین را منطبق با مرزهای طبیعی حوضه آبریز زاینده رود، تطبیق داد.

به طور اخص می توان گفت که حوزه آبریز زاینده رود در استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری گسترده شده و مسیر اصلی زاینده رود نیز بین مرزهای سیاسی این دو استان تقسیم شده است و با اینکه منبع اصلی سرچشمه بزرگترین رودخانه مرکزی ایران از استان چهارمحال و بختیاری شروع و به باتلاق گاوخونی در استان اصفهان ختم می شود. بر همین حیث حوزه آبریز زاینده رود در استانهای اصفهان و کهکیلویه و بویراحمد دارای مرز طبیعی مشترکی بوده که بوسیله مرز سیاسی از هم جدا شده است و متاسفانه مدیران متخصص برای مطالعه آمایش سرزمین و برنامه ریزی هیدرولوژیکی منطقه، بر روی مرزهای سیاسی تاکید کرده و منابع آبی استان اصفهان را جدا بررسی ومنابع آبی استان چهارمحال و بختیاری را هم جداگانه بررسی و مطالعه کرده و به صورت سلیقه ای تصمیم گیری می نمایند که اگر یک مدیریت جامع و علمی برای حوضه آبریز زاینده رود تعریف نمایند، هم می توانند بر اساس مطالعات آمایش سرزمین منطقه مذکور، طرح های کاربردی جهت خشکسالی منطقه تعریف نمایند و هم می توانند با یک مدیریت یکپارچه و به دور از تصمیم های سلیقه ای و استانی، برای جاری شدن آب دائمی در رودخانه زاینده رود، تدابیر تاثیرگذاری را بیندیشند.

لذا می طلبد مجمع نمایندگان و مسئولین ستادی استان با اراءه لایحه ای مرتبط با این فرایند، طرح مطالعات آمایش سرزمین را از مرزهای سیاسی بردارند و آن را منطبق با مرزهای طبیعی قرار دهند. مخصوصا استاندار فهیم استان اصفهان، به بهنه تشکیل کارگروه ویژه ساماندهی به رودخانه زاینده رود، کارشناسان متخصص دو استان را به مطالعه آمایش سرزمین بر روی مرزهای طبیعی حوضه آبریز زاینده رود ترغیب نماید تا بتوان بر اساس آن یک سند چشم انداز توسعه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت برای جاری شدن دائمی آب در این رودخانه بزرگ، تعریف و عملیاتی نمود.

به امید روزی که با مدیریت متمرکز خوب و یک برنامه ریز بلند مدت بر روی حوضه آبریز زاینده رود، شاهد داشتن یک منطقه توسعه یافته در تمام سطوح صنعتی، اقتصادی و انسانی باشیم و یک سند چشم انداز توسعه پایدار برای منطقه تعریف و تصویب و عملیاتی کنیم.

رویا مردانی

انتهای پیام/*

 

نظرات
0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x