دکترمهرناز آزاد/عاشق شدن دردناک ترین و زیباترین حس جهان

عاشق شدن دردناک ترین و زیباترین حس جهان

پایگاه خبری احوال نیوز؛ دکتر مهرناز آزاد؛ شاعر،نویسنده ، روزنامه نگار و پژوهشگر مسائل فرهنگی و اجتماعی در ارتباط با عشق چنین تعریفی دارد:

انسانی به یاد تاریخ می ماند که حتما عامل تغییر در جهان شود و انسانی برای تغییرات مثبت و عالی در جهان تلاش می کند که حتما عاشق شده باشد.

دوست داشتن حس قشنگی است که همه ما بدون استثنا آن را تجربه کرده ایم، در واقع با دوست داشتن به دنیا می آییم و با دوست داشتن از دنیا می رویم.

 لطف دوست داشتن این است که گستردگی زیادی دارد ، یعنی ما از والدین تا فرزندان دوستان و همکاران همسایه ها، اشیا، درختان، طبیعت، آب، سرزمینی که درآن زندگی می کنیم، انواع غذاها و دسر ها، تفریحگاه ها و حتی لباس هایی را که می پوشیم را دوست داریم و تنوع این دوست داشتن بسیار زیاد است و هیچ گاه نیز از دوست داشتن آسیب نمی بینیم.


اما عشق داستان دیگری است .عاشق شدن ظرافتی بیشتر دارد و محدودیت ها و مسئولیت هایی به مراتب بیشتر، ممکن است در کل جهان فقط عاشق یک نفر یا یک هدف بشویم و آن یک نفر یا آن یک هدف همه جهان ما بشود.

در دوست داشتن ما انتخاب می کنیم، اما در عشق انتخاب می شویم، عشق میهمان ناخوانده ایست که ناگهان می آید و ما را دچار خود می کند.

ویژگی دیگر عشق این است که عشق نیز مانند هر چیزی شروع و پایانی دارد، همانگونه که ناگهان و ناخوانده می آید ناگهان و ناخواسته از دست می رود. 

یا با جبر زمان، یا با اشتباهات خودمان و یا با مرگ و این تلخ ناهنجار حتما اتفاق می افتد.
از همه مهم تر عشق ما را فداکار و از جان گذشته می کند. بخاطر عشق جان می دهیم، بخاطر عشق از بسیاری چیزهایی که دوستشان داریم دست می کشیم، بخاطر عشق تلاشمان را صد چندان می کنیم، بخاطر عشق گریه می کنیم، می میریم و باز زنده می شویم.

عشق ما را تغییر می دهد، دلشوره هایمان را، دلتنگی هایمان را، دلواپسی هایمان را و دلبستگی هایمان را هزار برابر می کند و نگاهمان را به جهان تغییر می دهد.

عشق ما را پیر می کند ،اما به نسبت پیر شدن صدها بار پخته تر می شویم و عمیق تر به جهان نگاه می کنیم.

در دوست داشتن ما فقط دلبسته می شویم، اما عشق ما را چنان وابسته می کند که از همه چیز بخاطر رسیدن به چیزی که به آن عشق می ورزیم می گذریم. 

دوست داشتن با دل اتفاق می افتد و عقل همیشه مدیریتش می کند اما عشق در جان اتفاق می افتد و هیچ عقلی مدیریتش نمی کند.
عشق به محض ورود به زندگی ما شروع به تغییر دادن ما می کند چه اشتباه چه درست، اگر عاشقی واقعی باشیم از ما وجودی کمال گرا می سازد و هر روز مسیر انسانی بهتر شدن را به ما می آموزد.

همه و همه اینها اگر چه سرشار از رنج است همچنان ما را عاشق نگه می دارد.عجیب که انسان با همه این رنج ها و دردها دوست دارد عشق را تجربه کند، دوست دارد انتخاب شود. حتی بوسیله شخص یا هدفی اشتباهی.

درتجربه عشق که بنظرم بزرگترین و تلخ ترین تجربه زندگی انسان است، انسان گاه آموزگاراست و گاه می آموزد.

انسان موجود سرسختی است و برای آنچه دارد می جنگد، بارها می شکند و برمی خیزد و ادامه می دهد.

نکته کلیدی: انسانی به یاد تاریخ می ماند که حتما عامل تغییر در جهان شود حتی تغییراتی کوچک و انسانی برای تغییر در جهان تلاش می کند که حتما عاشق باشد.

عشق انسان را فداکار و جنگجو و شجاع می کند  انسان را هنرمند می کند و کدام انسان هنرمند، جنگجو یا فداکاری درجهان متولد شده است که تاریخ فراموشش کرده باشد؟

…. و کدام اثر هنری، تاریخی و ملی است که مطالعه شده باشد و ما را تغییر نداده باشد.

تاریخ جهان با عشق پیوندی ابدی دارد و تا جهان عاشقی داشته باشد، حتما روبه جلو حرکت خواهد کرد و هر روز متحول خواهد شد.

انسان های عاشق، رسالتشان تغییر است، تغییراتی که تاریخ های جدید را بنا می کند، با داستان هایی جدید و شجاعت ها و فداکاری هایی جدید شکل گرفته و حکایت هایی تازه از انسان هایی تازه خلق می کند.

ولنتاین روز عشق بر همه عاشقان سرزمینم مبارک

دکتر مهرناز آزاد – ۲۵ بهمن ماه ۱۴۰۱

انتهای پیام

نظرات
0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x