اجتماعی استان اصفهان تصاویر چندر رسانه دسته‌بندی نشده دین و اندیشه فرهنگ و هنر مرکزی یادداشت/مقاله/گفتگو/مصاحبه

سلامت روان مهم ترین عامل تاثیر گذار در پیدایش یک زندگی ، هوشیار، خردمندانه و موفقیت آمیز

سلامت روان مهم ترین عامل تاثیر گذار در پیدایش یک زندگی ، هوشیار، خردمندانه و موفقیت آمیز

به گزارش پایگاه خبری احوال نیوز: الهام سموری ،کارشناس ارشد روانشناسی در گفتگویی باعنوان سلامت روان مهم ترین عامل تاثیر گذار در پیدایش یک زندگی ، هوشیار، خردمندانه و موفقیت آمیز می باشد بیان می نماید:

باتوّجه به اینکه سلامت روان  مسئله اصلی و بسیار اساسی برای جامعه بشری می باشد در این پژوهش میخواهیم به نقش معنویت بر سلامت روان بپردازیم. سلامت روان نقش اساسی و مهّمی در سلامت کلّی افراد داردتا جایی که پیشرفت و پویایی هر جامعه ای بدون داشتن نیروهای سالم و فرهیخته و کار آمد محقق نمی باشد .

در این راستا به نظر می رسد مذهب و معنویت به عنوان یکی از عوامل فرهنگی که به رفتار انسان ها معنا داده و باعث انسجام بخشیدن به آن می شود می باشد که هم بر روابط انسان ها در تعامل با یکدیگر و هم روابط زناشوئی تاثیر بسزایی دارد .بیشتر تحقیقات حکایت از ارتباط مثبت بین معنویت و رضایت زناشوئی و هم چنین روابط سالم افراد با یکدیگر دارد .در اصل معنویت با درونی سازی ارزش ها و باید و نباید ها به صورت خودکار الگوهای ارتباطی بین افراد را شکل می دهد و افراد را به اجرای تکالیف و رعایت حقوق یکدیگر ملزم می کند و این خود باعث کاهش تعارض دربین افراد و همچنین زوجین شده و با افزایش تفاهم و همدلی بین آنها ،میتوانیم شاهد افزایش سلامت روان در بین زوجین ، اعضای خانواده و افراد با یکدیگر باشیم .در نتیجه روان شناسان ، مشاوران و دیگر متخصصان که در این زمینه فعّالیت دارند معنویت را به عنوان متغیری مهّم و تاثیر گذار در حیطه سلامت روان می دانند.

سلامت روان بخش جدائی ناپذیر از سلامتی می باشد و همچنین رابطه ای بسیار نزدیک با سلامت جسمی و رفتاری دارد و با توّجه به اهمیت آن ، در بسیاری از جوامع ، به عنوان شاخص اساسی در ارزیابی سلامت در نظر گرفته می شود .سلامت روان از مهّم ترین عوامل تاثیر گذار در پیشرفت و بهبود سلامت انسانها بوده که فرایندی دائمی می باشد و از تولد تا پایان عمر ادامه دارد.

سازمان بهداشت جهانی (۲۰۰۴) سلامت روان را حالت بهزیستی حاصل از درک توانائیهای خود ، کنار آمدن با تنش های معمولی زندگی ، احساس مؤثر بودن و زایندگی تعریف می کند.متالعات متعدد نشان می دهد که در جوامع رو به رشد ، هم زمان با پیشرفت در زمینه های مختلف ، مشکلات سلامت روان در حال افزایش است و روز به روز هم بر تعداد این مشکلات افزوده می شود.

خوشبختانه تعالیم اسلامی ، اهمیت زیادی بر بهداشت و سلامت جسم و جان آدمی قائل شده است . خداوند متعال در قرآن مجید، تنها راه رستگاری و سعادت انسان را در ” تزکیه ” و پالایش روح و روان آدم می داند ((قَدأفلَحَ مَن تزَّکی: رستگاری آن است که خود را پاک گردانید))((قَدأفلَحَ مَن زَّکاهاوَقریالد خابَ مَن دّساهَا : که هرکس آن را پاک گردانید قطعا رستگار شد ، و هرکس آلوده اش ساخت قطعا باخت )) و در احادیث و روایات اسلامی نیز مطالب فراوانی در این خصوص یافت میشود از جمله این روایت که امام علی علیه السلام می فرمایند : سلامتی یکی از نعمت های بزرگ الهی است و مانند هر نعمت دیگر ، تا از دست نرود قدرش شناخته نشود.

مدتهاست که در زمینه بُعد معنوی سلامت بحثهایی مطرح شده و مطالعات زیادی در این زمینه انجام گرفته و مقالات زیادی نیز به چاپ رسیده است .ایران یکی از شش کشور مطرح در زمینه چاپ مقالات مرتبط با معنویت و سلامت در دنیاست حال این سؤالها مطرح  میشود که با وجود این مطالعات،در ارائه خدمات سلامت به خصوص در خدمات سلامت روان که بسیار ضروری است، از این مفهوم انعکاسی دیده می شود یا خیر؛خدمات سلامت روان که به مراجعان داده می شود تا چه حداز میزان سلامت معنوی

آنها متأثر است؛ آیا مانند هر مشکل دیگری که به طور معمول شر ح حال گرفته می شود، شرح حال

معنوی هم گرفته می شود؛ برای معنویت درمانی و مداخلات معنوی چند برنامه بومی و راهنمای درمانی وجود دارد؟

از دهه ۵۰ تحقیقات بیانگر تاثیر مداخلات مذهبی بر بهبود آلام روانشناختی بوده اند ،از جمله می توان به تاثیر نماز و دعا درمانگری بر کنترل اختلالات روانشناختی اشاره کرد .مرور تحقیقات در سالهای بعدی این تاثیر را برجسته تر می کند .در مطالعه ای بین فرهنگی در ۱۹ کشور غربی که بر روی ۲۸۰۸۵ نفر آزمودنی انجام شده بود دریافتند که هرچه انسانها پایبندی بیشتری به مذهب دارند درجه گرایش آنها به خودکشی کمتر است .مطالعات نشان می دهد که آموزش روشهای حل مسئله در چارچوب مذهبی ، ضمن افزایش یافتگی روانشناختی ، اضطراب آزمودنی ها را کاهش می دهد ،مذهب به طور کلّی بر سلامت روان تاثیر مثبتی دارد .مطالعات نشان می دهد که نه تنها  رابطه مثبت بین مذهب و سلامت روان وجود دارد بلکه بیانگر تاثیر مذهب بر سلامت جسمانی نیز می باشد.

بیماریهای جسمانی مانند بیماری های قلب و عروق ، اختلالات هاضمه و انواعی از سرطان ها در بین افراد مذهبی کمتر می باشد .

در کشور ما هم تحقیقات در زمینه رابطه مذهب با مؤلفه های روانشناختی مورد بررسی قرار گرفته است ،از جمله مشخص شده که دلبستگی ایمن در دانشجویانی که دارای جهت گیری مذهبی درونی هستند بیش از دانشجویان دارای جهت گیری مذهبی بیرونی است .در این مقاله به بررسی رابطه بین معنویت و سلامت روان می پردازیم.

تعریف معنویت

معنویت عبارت است از بعد والای وجودی انسان که در وجود همه ان سانها به ودیعه نهاده شده تا راه رسیدن به کمال را طی کنند که همان قرب الی الله است .براساس این تعریف همه انسانها ، چه بیمار و چه غیر بیمار ، نیازمند ارتقای این بعد وجودی خود هستند .از جمله آنها بیماران دردمند حوزه سلامت روان هستند که معنویت می تواند پشتوانه ای برای معنا بخشیدن به رنج ها و سازگار شدن با بحران ها باشد .

معنویت به معنای ارتباط خالصانه با خالق متعال در قالب دعا ، نیایش ، اطاعت پذیری و پیروی از فرمان الهی ، از نیازهای اساسی بشریت به شمار می رود و التزام به این مسائل سبب صعود و ترقی معنوی انسان می گردد. دور ماندن از باورهای اصیل مذهبی راه را برای ابتلای فرد به کشمکشهای درونی وروانی ، احساس پوچی و بی هدفی و یأس و نامیدی در برابر محرومیت ها ، ناملایمات و فشارهای روانی ،هموار می کند و سلامت روان فرد را تحت تاثیر قرار می دهد .

سلامت روان

لوئنسون و همکارانش در سال ۱۹۶۲ سلامت روان را اینطور تعریف کرده اند که سلامت روان عبارت است از این که فرد چه احساسی نسبت به خود و دنیای اطراف ، محل زندگی و اطرافیان دارد و مخصوصا باتوجه به مسئولیتی که درمقابل دیگران دارد چگونگی سازش وی با خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویش حائز اهمّیت است .

از نظر کاپلان و سادوک در ۱۹۹۱ ، سلامت روان همان حالت بهزیستی و این احساس در فرد است که می تواند با جامعه کنار باید و موقعیت های شخصی و ویژگی های اجتماعی برای اورضایت بخش است.

انجمن کانادایی بهداشت روان سلامت روان را شامل سه بخش می داند .

بخش اوّل : بازخوردهای مربوط به خود که شامل تسلط بر هیجان های خود ، رضایت از خوشی های خود است .

بخش دوّم : بازخوردهای مربوط به دیگران است و شامل علاقه به دوستی های صمیمی و طولانی ، احساس تعلق به یک گروه ،و احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و مادی است .

بخش سوّم : بازخوردهای مربوط به زندگی است و شامل پذیرش مسئولیت ها ، ذوق توسعه امکانات و علائق خود ، توانئی أخذ تصمیم های شخصی و ذوق خوب کار کردن است .

افرادی که از سلامت ذهن و روان برخوردارند خصوصیات زیر را دارا هستند: از نظر روانی و ذهنی احساس راحتی می کنند و خود را آنگونه که هستند می پذیرند .زمان کوتاهی را در نگرانی ، استرس و ترس و اضطراب یا حسادت سپری می کنند واغلب آرامند.نسبت به عقاید جدید، گشاده رو و دارای طیب خاطرند ،از استعدادهای خود بیشترین بهره را می برند ، نسبت به عیوب جسمانی و ناتوانیهای خود شکیبا بوده و دیدگاه واقع گرایانه دارند ،شوخ طبع هستند و اعتماد به نفس دارند ،نسبت به دیگران احساس خوبی دارند و به آنها اعتماد می کنند ،قادرند با دیگران ارتباط گرمی داشته باشند و این روابط را ادامه دهند ، به علایق دیگران توّجه می کنند و به آن احترام می گذارند ، سعی نمی کنند بر دیگران تسلط یابند ، با احساس یکی بودن با جامعه نسبت به دیگران احساس مسئولیت می کنند ،معمولاُ نسبت به اعمال خود احساس مسئولیت می کنند و با مشکلات به همان شیوه ای که رخ می دهد برخورد می کنند . دارای پندارهای واقع گرا از آنچه می توانند یا نمی توانند انجام دهند هستند ، بنابراین محیط خود را تا آنجا که ممکن است شکل می دهند و نیز تا آنجا که ضرورت دارد با آن سازگار می شوند ، برای خود سطحی از سازگاری را تعیین می کنند تا بتوانند به راحتی و با موّفقیت به زندگی ادامه دهند و مهّم تر از همه ، برخورداری آنها از سیستم ارزشی است که از تجارب شخصیشان سرچشمه می گیرد ، یعنی یک احساس شحصی مبنی بر درست یا غلط بودن موارد .

مذهب و تاثیر آن برسلامت روان

نگرش دینی با توجه به اینکه هدف آفرینش را محدود به لذایذ دنیوی ومادی نمی داند و همچنین با آگاهی هم سویه از ساختار روحی _ روانی و نیز ابعاد جسمانی انسان ، افق روشن تر و وسیع تری را در رابطه با ((خوشبختی )) فراراه آدمی نهاده و تعریفی جامع نگرانه ارائه نموده است .این نگرش در بر دارنده تمامی ابعاد و زوایای وجودی انسان بوده و در نهایت با ارائه راهکارهایی  برای رسیدن به خوشبختی زمینه وحدت ، هماهنگی و هم سوئی ((دنیا)) و ((آخرت)) را فراهم می سازد .

از این روست که پیامبر گرامی اسلام (ص) سعادت و خوشبختی را در (( داشتن اخلاق نیک ،قلب خاشع و زبانی که مشغول به ذکر خدا باشد )) دانسته و باین بیان نورانی ، جلوه های گوناگون بشری را کاملاُ در نظر گرفته و جهت می بخشد.

بهداشت روانی از دیدگاه اسلام

حفظ سلامت جسمانی و روانی ، یکی از مهّم وظایف زندگی به شمار می آید. دین اسلام ، تأکید بسیار بر ساختن انسان هایی دارد که از سلامت روانی برخوردارند .تأکید عمده این دین بر سلامت روانی و جسمانی انسان ، بر محور پیشگیری استوار است .به طور خلاصه ،از دیدگاه اسلامی ، پیشگیری مهّم تر و بهتراز درمان است .از دیدگاه اسلام ، معیار سلامت روانی تحت عنوان رشد به کار رفته است . اصطلاح رشد به معنای قائم به خود بودن ،هدایت ، نجات ، صلاح و کمال آمده است .طرح رشد به عنوان فلسفه زندگی از دیدگاه اسلام را می توان از آیه زیر استنباط کرد:

وَأذاسَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَإنّی قَریبٌ اُجیبُ اَلدَعوَهَ اُلدّداعِ إذا دَعانٍفَلیَستَجیبوا لی وَلیؤمنوا بی لَعَّلَهُم یَرشُدونَ ؛( بقره ۱۸۶)

« چون بندگانم از تو در باره من بپرسند ، بگو من به آنها نزدیکم ، دعوت خواننده ای که مرا بخواند اجابت می کنم ؛ پس آنها نیز باید دعوت مرا اجابت کنند و به من ایمان آورند تا رشد یابند ».

چانچه دیده می شود ، نتیجۀ ایمان به خدا و عوت او ، رشد و تکامل است و درحقیقت ، هدف از پیامبران الهی و پذیرش آنها توسط مردم ، دست یابی به تکامل روانی است . درحقیقت ، وقتی جهان بینی و فلسفه زندگی ، ازدیدگاه مکتب اسلام در حقیقت تکاملی خلاصه شود ، انسانی که در این راه حرکت می کند ، از معیار آرمانی سلامت فکر برخوردار و به همان اندازه ای که از این مسیر فاله داشته باشد از سلامت روانی دور خواهد بود .

بحث و نتیجه گیری

باتوّجه به پژوهش های انجام گرفته نتیجه گیری می شود که بین سلامت روان و جهت گیری مذهبی رابطه وجود دارد.هرچه جهت گیری مذهبی بیرونی تر می شودسلامت روانی فرد کمتر می شود .

هرچه افراد با مذهب رابطه ای درونی تر برقرار می کنند حالتهای افسردگی و گرایش به خودکشی در آنها کاهش می یابد وهرچه افراد از نظر مذهبی جهت گیری بیرونی تری اتخاذ می کنند میزان افسردگی در آنها نیز افزایش می یابد .بنابراین فرضیه ای که افراد مذهبی از افسردگی کمتری رنج می برند قابل توّجه است .

براساس نظر آلپورت مذهب درونی مذهبی فراگیر ، دارای اصولی سازمان یافته و درونی شده است ، در حالیکه مذهب با ملاک بیرونی، امری خارجی و ابزاری است که برای ارضای نیازهائی مثل مقام و ایمنی به کار می رود .آلپورت اظهار می دارد تنها مذهب بابعد درونی ، سلامت روانی را بهبود می بخشد .بدین ترتیب او بر اهمّیت رابطه بین مذهب درونی و سلامت روانی تأکید می ورزد .

می توان چنین نتیجه گرفت که ترقی و پویائی و اعتلای هر جامعه ای بدون داشتن نیروی سالم ، فرهیخته و کار آمد محقق نمی گردد . افرادی که علاوه بر داشتن سلامت جسمانی مناسب ، از سلامت روان مطلوبی نیز برخوردار هستند ، هماهنگ با افراد جامعه حرکت می کنند .سازمان بهداشت جانی بیان می کند که سلامت روان نقش حیاتی در سلامت کلّی افراد ، جوامع و کشورها دارد و باید در سرار دنیا با نگاه جدیدی مدنظر قرار گیرد .

مذهب و معنویت به عنوان یکی از مهّم ترین عوامل فرهنگی می باشد که به رفتار انسانها معنا و ساختار می بخشد و از طریق درونی سازی ارزش هایی که مورد توافق است باید ها و نبایدهائی را در آنها شکل می دهد و همین بایدها و نبایدها به صورت خودکار الگوهای معینی را در افراد شکل داده و آن ها را به انجام تکالیف مربوط به حقوق یکدیگر ملزم می دارد.

الهه کمالی

انتهای پیام/*

نظرات
0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x