مزایای وب ۳ چیست؟
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری احوال نیوز :
نسل سوم اینترنت مزایای مختلفی دارد که در این مجال به مواردی از آن اشاره می کنیم.
به گزارش روابط عمومی مخابرات منطقه اصفهان، این مزایا باعث میشوند که وب ۳ نسبت به نسلهای قبلی اینترنت غیرمتمرکزتر و امنتر باشد و به همین دلیل کاربران زیادی به آن جذب شوند. با این حال، همچنان مشکلات زیادی بر سر راه پروژههای وب سه وجود دارد.
از جمله مزایای وب ۳ می توان به موارد زیر اشاره کرد:
• هر شخصی در شبکه اجازه استفاده از خدمات شبکه را دارد و برای این کار نیاز به دریافت اجازه از شخص یا سازمان خاصی نیست.
• هیچ کس نمیتواند دسترسی کاربران به شبکه را محدود کند.
• پرداختها با استفاده از توکنهای شبکه بلاک چین و بدون استفاده از سیستم مالی متمرکز انجام میشود.
• امکان ایجاد «اپلیکیشنهای غیرمتمرکز» (Decentralized Apps | DApps) در هر حوزهای بر روی شبکههای بلاکچینی وجود دارد.
معایب وب ۳ چیست ؟
وب ۳ علی رغم تمام مزایایی که دارد همچنان با معایب و مشکلات زیادی روبهرو است. بیشتر این مشکلات را میتوان مشابه با مشکلات کلی ارزهای دیجیتال و فضای بلاک چین در نظر گرفت. وب سه برای اینکه بتواند به عنوان جایگزین وب ۲ مورد استفاده قرار بگیرد باید بتواند این مشکلات را حل کند. از جمله مهمترین معایب نسل سوم وب میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
• مقیاسپذیری: سرعت تایید و ثبت تراکنشها در بلاک چین به دلیل ماهیت غیرمتمرکز آنها پایین است. در بلاک چین برای اینکه اطلاعات تراکنش تایید و ثبت شود اطلاعات توسط تمامی کاربرها یا بخشی از آنها باید بررسی شده و در صورت تایید در دفتر کل نودها ثبت شود. مقیاسپذیری بلاک چینها با توجه به الگوریتم اجماع استفاده شده با یکدیگر متفاوت است. به عنوان مثال، بیتکوین با الگوریتم اجماع اثبات کار بین ۵ تا ۷ تراکنش در ثانیه را ثبت و تایید میکند در حالی که ارز دیجیتال سولانا با الگوریتم اجماع اثبات سهام میتواند بیش از ۵۰ هزار تراکنش را در ثانیه پردازش کند.
• تجربه کاربری: تعامل با برنامههای بلاک چینی به طور عام و اپلیکیشنهای حوزه وب سه به طور خاص سخت است چرا که بسیاری از این پلتفرمها شامل مراحل مختلفی هستند که برای کار با آنها نیاز به اپلیکیشنهای دیگر مثل کیف پول است. بنابراین، کار با این پلتفرمها نیاز به آموزش تخصصی دارد و این مساله میتواند مانعی برای پذیرش عمومی وب ۳ باشد.
• دسترسی: در حال حاضر بسیاری از کاربران به اپلیکیشنهای وب ۳ دسترسی ندارند چرا که این پروژهها در مرورگرهای مدرن وب ادغام نشدهاند. بسیاری از مالکان شرکتهای بزرگ فعال در حوزه وب ۲ تمایلی به گسترش وب ۳ ندارند، مگر اینکه خودشان بتوانند در این زمینه منافع خود را تامین کنند. این مساله ممکن است دسترسی به اپلیکیشنهای وب ۳ را با مشکلات بیشتری نیز روبهرو کند.
• نبود پروژه قدرتمند بلاک چینی: برای راهاندازی وب ۳ نیاز به فعالیت پروژههای مختلف است اما در نهایت، چند پروژه بسیار قوی باید بتوانند از بیشتر اپلیکیشنهای غیرمتمرکز پشتیبانی کنند تا اولا کاربران بتوانند راحتتر با این برنامهها تعامل کنند ثانیا هزینه کمتری برای جابجایی بین پروژههای مختلف پرداخت شود. جابجایی بین پروژههای مختلف علاوه بر مشکلات مالی و زمانی، مشکلات تکنولوژیک نیز دارد. در حال حاضر، پروژههایی مانند «اتریوم» و «پولکادات» با استفاده از امکانات خود قابلیت تبدیل شدن به بستر اصلی وب ۳ را دارند اما هنوز سرعت ثبت تراکنش در آنها در سطح وب نیست. بسیاری از پروژههای مقیاسپذیر مانند سولانا نیز تا حدود زیادی متمرکز هستند.
• مشکلات قانونگذاری: اجرای وب ۳ بر بستر بلاک چین و به صورت غیرمتمرکز، دست دولتها را از دخالت در امور جاری اپلیکیشنها کوتاه میکند. این مساله اگرچه در برخی موارد به نفع کاربران است اما در موارد دیگر به ضرر آنها خواهد بود. شناسایی فعالیتهای خلافکارانه در وب ۳ و دریافت مالیات از افراد دو مساله عمومی مهم برای اداره جامعه و کشور است که در حال حاضر، راهحلی برای آنها در وب ۳ و پروژههای بلاک چینی ارائه نشده است. طبیعی است که در چنین حالتی دولتها اجازه رشد به این پروژهها را نمیدهند. به طور کلی میتوان گفت فضای کاملا آزاد بلاک چین در بلند مدت ممکن است به نفع مردم نباشد. و به همین دلیل پیدا کردن راهحلی برای این مشکلات ضروری است.
نمونههایی از پروژههای وب ۳
وب ۳ نوپاتر از سایر انواع ارز دیجیتال مانند دیفای است و به همین دلیل، نمونههای عینی کمتری از آن وجود دارد. در بستر وب زمینههای مختلفی برای فعالیت وجود دارد که وب ۳ باید بتواند پروژههایی برای هریک از آنها داشته باشد. در ادامه، سه شاخه کلی زمینههای فعالیت در وب و چند مورد از پروژههای وب ۳ مرتبط با آنها بررسی میشود. برای مطالعه تخصصیتر در مورد پروژههای ارز دیجیتال برتر در حوزه وب ۳ مطالعه مطلب زیر پیشنهاد میشود.
• ارز دیجیتال وب ۳ — معرفی ۱۰ پروژه برتر
معماری و خدمات اینترنت
مشکل اتصال به اینترنت در بسیاری از کشورها وجود دارد. شرکتهای بزرگ ارائهدهنده خدمات اینترنت برخلاف شعارهای تبلیغاتی و پس از دریافت پول هنگفت از کاربران، خدمات مناسبی به آنها ارائه نمیکنند. پروژههای جدیدی مانند «Andrena» و «Althea» شبکههای اجتماعی هستند که در آن، افراد شرایط اتصال به اینترنت را برای سایرین فراهم کرده و در قبال آن هزینه دریافت میکنند. این پروژهها به نوعی شرکتهای ارائهدهنده اینترنت را دور میزنند. به عنوان مثال، مالک یک خانه میتواند بر روی یکی از نقاط اتصال شرکت «Andrena» سرمایهگذاری کند و از طریق آن، امکان اتصال همسایهها به اینترنت را فراهم آورد. همسایگان نیز در قبال اینترنت فراهم شده، هزینهای به مالک میپردازند.
یک بخش مهم دیگر از خدمات اینترنت، مربوط به نام دامنه است. شبکههای بلاکچین مانند «Handshake» و شرکتهایی مانند «Unstoppable Domains» به دنبال دموکراتیک کردن «سیستم نام دامنه» (DNS) هستند که یک آدرس آیپی را به یک آدرس اینترنتی قابل درک برای انسان تبدیل میکنند. در حال حاضر، رجیستری نام دامنه توسط سازمانهایی مانند «Verisign» و «ICANN» انجام میشود.
کنترل یکجانبه در بخش حقوق آیپی، دستکاری مطالب سایتهای مختلف و توقیف نام دامنه از جمله مشکلات این سیستم متمرکز است. تصمیمگیران DNS اغلب بالاترین سطوح شرکتهای بزرگ چندملیتی هستند. اگرچه برخی از تصمیمات آنها به نفع مردم است اما مواردی غیر از این هم ممکن است وجود داشته باشد.
ذخیرهسازی داده، توزیع اطلاعات و کسب درآمد
توییتر به کاربران اجازه دانلود دادهها را میدهد. کاربران میتوانند با دانلود دادههای مختلف و تجزیه و تحلیل آنها، به اطلاعات مفید دست پیدا کرده و از آنها کسب درآمد کنند. مشکلی که وجود دارد این است که معمولا کسب درآمد از آنالیز داده در سطح فردی دشوار است اما کسبوکارها میتوانند به راحتی از این دادهها برای کسب درآمد استفاده کنند. به عنوان مثال، صرافی ارز دیجیتال «رابینهود» در نیمه اول سال ۲۰۲۰ از فروش دادههای جریان سفارش مشتری، نزدیک به ۳۰۰ میلیون دلار درآمد کسب کرده است. شرکتهای بزرگ معمولا به اهمیت داده واقف هستند و به همین دلیل بیشتر آنها ترجیح میدهند دادههای جمعآوری شده در سیستم خود را در اختیار کاربران قرار ندهند.
سازمانهایی مانند «Ocean Protocol»، «Streamr» و «Numerai» به دنبال ایجاد پروتکلهایی برای ساخت بازار دادههای منبع باز هستند که در آن، کاربران میتوانند دادههای خود را به اشتراک بگذارند یا از آن کسب درآمد کنند. کالاییکردن دادهها هنوز به طور کامل محقق نشده است چرا که بیشتر دادهها اختصاصی هستند و حساسیت زیادی بر روی آنها وجود دارد.
پروتکلهای جدید وب ۳ ابزارهایی طراحی میکنند که با استفاده از آنها میتوان دادههای حساس را به اشتراک گذاشت و همچنین دادههای اختصاصی را به طور دقیق قیمتگذاری کرد و به فروش رساند. تبدیل دادهها به توکنهای دارایی، ارزشگذاری داده را برای مالک داده امکان پذیر میکند و این مساله منجر به ایجاد یک اکوسیستم داده قوی میشود.
یکی دیگر از اجزای مهم در بخش داده، ذخیره آنها در سرورهای مرکزی است. در برنامههای وب ۲، عمده اطلاعات در سرورهای مربوط به چند شرکت بزرگ ذخیره میشود که از نظر امنیتی و حفظ حریم خصوصی مناسب نیست. سرویسهای ذخیرهسازی غیرمتمرکز دادهها و سرویسهای میزبانی از وب مانند «Sia»، «Arweave» و «Filecoin» از ایجاد برنامههای غیرمتمرکز و ذخیر هسازی غیرمتمرکز و امن اطلاعات آنها پشتیبانی میکنند.
برنامههای کاربردی و سایر خدمات زیرساخت اینترنتی
کاربران در بستر اینترنت از خدمات بسیار گستردهای استفاده میکنند که احتمالا متوجه بسیاری از آنها نیستند. «وایفای»، «جیپیاس»، «اتصال بلوتوث»، «خدمات پیامرسانی» و سرویسهای پخش ویدیو و صدا مانند «یوتیوب» و «اسپاتیفای» از جمله این خدمات هستند. تقریبا همه این برنامهها توسط چند ذینفع کنترل میشود. مهمتر از این، بیشتر برنامههای کاربردی در بسترهایی اجرا میشوند که توسط چند شرکت بزرگ مانند گوگل و مایکروسافت ساخته شده است. حاکمیت متمرکز بر تمامی این اپلیکیشنها توسط چند شرکت، میتواند مشکلات امنیتی و حریم خصوصی برای کاربران و شرکتها ایجاد کند.
پروتکلها و شرکتهای جدید مانند «Helium» (هلیوم – شبکه بیسیم و متن باز)، «Foam» (فوم – خدمات مکانیب متن باز)، «Livepeer» (لایوپییر – کدگذاری ویدیو و پخش آنلاین)، «Orchid» (ارکید – ویپیانهای توزیع شده و خصوصی) و سایر شرکتها همگی در حال ساخت سرویسهای توزیع شده و اداره شده توسط جامعه هستند. این خدمات متعلق به جامعه کاربران هستند و توسط آنها اداره میشوند و به همین دلیل میتوانند از قدرت گرفتن واسطهها جلوگیری کنند.
«یوتیوب» و «توییچ» فقط موتور توزیع محتوا نیستند بلکه این غولهای استریم ویدیو، پلتفرمی برای ذخیرهسازی رایگان ویدیوهای تولیدکنندگان محتوا هستند. این دو پلتفرم، با رمزگذاری ویدیوها اطمینان حاصل می کنند که کاربران میتوانند یک ویدیوی خاص را در قالب مشخص شده مشاهده کنند. ارائه این خدمات به صورت یکپارچه به تولیدکنندگان محتوا در هر پلتفرمی کمک میکند. پروتکلهای وب ۳ میتوانند قدرت این شرکتها را با جداسازی خدماتی که شرکتها به کاربران ارائه میکنند، توزیع کنند.
پروژههای «Audius» (پلتفرم پخش موسیقی)، «OurZora» (بازار رسانهای متنباز) و «Mirror» (پلتفرم انتشار داده غیرمتمرکز) همگی پلتفرمهایی هستند که در آن، کاربران مالک محتوای تولید شده توسط خودشان هستند و اداره این پلتفرمها نیز توسط توکنهای حاکمیتی صورت میگیرد. در آینده، تولیدکنندگان محتوا میتوانند دادههای خود را خارج از محیطی که مصرف میشود به صورت عمومی ذخیره کنند و از انتشار آنها به صورت مستقیم درآمدزایی کنند.
انتهای پیام/*