افرادی که زیاد داستان می خوانند بازدهی بیشتری درامور انسانی و ارتباطی دارند و نوعدوستترند
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری احوال نیوز؛ دکتر مهرناز آزاد ، شاعر،نویسنده ، روزنامه نگار و پژوهشگر مسائل فرهنگی و اجتماعی ، در مقاله ای در ارتباط با افرادی که زیاد داستان می خوانند بازدهی بیشتری درامور انسانی و ارتباطی دارند و نوعدوستترند بیان نمود:
وقتی، تنها، در صندلی خود فرو رفتهاید و غرق خواندن داستان کتابی هستید که در دست گرفتهاید، در واقع در حال تمرین تعاملات انسانی هستید. قصهها خوانندگان و شنوندگانشان را بارها و بارها با آدمها و موقعیتهایی رو به رو میکنند که در فرصتِ کوتاه زندگی شخصی، امکان تجربهی همهی آنها برای هیچکس وجود ندارد. خوانندگان داستان تجربههایی بسیار فراتر از تجربهی زیست شخصی خود دارند. گویی آدمهای بیشتری را میشناسند، شادیها، غمها و مشکلات بیشتری را پشت سر گذاشتهاند، بیشتر سفر کردهاند و چیزهای زیادی از دیگر طرزفکرها، فرهنگها و عقاید میدانند. آنها مانند یک روانشناس، خیلی خوب میفهمند که شرایط زندگی، چطور از آدمها شخصیتهایی با ویژگیهای متفاوت میسازد. به این ترتیب، خواندن داستان، ذهن اجتماعی فرد را چنان تیز میکند که وقتی کتاب را زمین بگذارد، اطرافیانش را بیشتر درک میکند و احتمالاً به رفیقی معتمدتر، همکاری بهتر یا همسری مهربانتر تبدیل شده است.
این ادعا، تنها یک فرضیه نیست، بلکه نتیجهی پژوهشهای علمی «ریموند مار»، یک روانشناس کاناداییست، که در سالهای اخیر مطالعات دقیقی را در بارهی تأثیر ادبیات داستانی بر ذهن انسان آغاز کرده است. نتایج بررسیهای او، این ایدهی قدیمی را که آدمهای کتابخوان جامعهگریز و منزوی هستند زیر سؤال برده است. در واقع پرسش اساسی ریموند مار برای آغاز پژوهشهایش این بود که آیا مهارتهای اجتماعی کتابخوانها با دیگران متفاوت است یا نه؟
در یکی از اوّلین مطالعات گروه تحقیقاتی «مار»، تصاویرِ پرترهای با حالات مختلف به افراد نشان داده شده و از آنها خواسته شده، احساساتی که در چهرهی آدمها میبینند را تشریح کنند. نتایج به دست آمده، نشان داده است که افرادی با سرانهی مطالعه (داستان و رمان) بالاتر، در تشخیص احساسات دیگران از روی چهرهشان، بسیار بهتر و دقیقتر عمل میکنند. همچنین مطالعاتی مشابه نشان دادهاند افرادی که والدینشان در کودکی برای آنها کتاب داستان خواندهاند، امروز در روابط اجتماعیشان موفق تر هستند و نسبت به شرکت در فعالیتهای اجتماعی میل بیشتری از خود نشان میدهند. تحقیقات بسیاری هم وجود دارند که به ارتباط مستقیم بین میزان مطالعهی کتابهای داستان و شاخصهای روانشناختی نظیر نوعدوستی، همدلی و همدردی گواهی میدهند. جالب است که برتری در اینگونه ویژگیها، در افراد کتابخوانی که مطالعاتشان بیشتر سمت و سوی علمی داشته است دیده نمیشود.
آیا کسانی که داستان می خوانند انسان های نوع دوستی هستند؟
ارتباط بین مهارتهای اجتماعی و میزان مطالعهی داستان، تنها یک همبستگی (correlation) – به معنایی که در علم آمار به کار میرود – نیست. یعنی صرفاً اینگونه نیست که افرادی با ذهن اجتماعیِ قویتر – که احتمالاً از زمان تولد در آنها وجود داشته است – بیشتر به سمت کتابهای قصه و رمان جذب شوند؛ بلکه ارتباطی از جنس علیت بین این دو پدیده وجود دارد. در مقالات متأخری از پژوهشگران حوزهی علوم شناختی، تأثیر خواندن داستانهای کوتاه بر مغز، ذهن و رفتار افراد به صورت آزمایشگاهی مطالعه شده است. برای مثال شرکتکنندگان در یکی از تحقیقات، به دو گروه تقسیم شدهاند و از افراد هر گروه خواسته شده است که متن کوتاهی را مطالعه کنند. سپس آزمایشگر، طبق برنامهای از پیش تعیین شده، وارد اتاق میشود و وسایلی که در دست دارد از دستش به زمین میافتد. واکنش افراد هر دو گروه در مواجهه با این رخداد، (که برای آن ها تصادفی به نظر میرسد) ثبت و بررسی شده است. گروهی از شرکت کنندگان که متن یک داستان کوتاه را خواندهاند، بیشتر و فعال تر برای کمک به آزمایشگر اقدام میکنند. آنها بلند میشوند و در جمع کردن وسایلی که روی زمین ریخته به آزمایشگر کمک میکنند. در حالی که احتمال کمک کردن در افراد گروه دوم که متنی تحلیلی خواندهاند کمتر است. برخلاف گروه اول، بسیاری از افراد این گروه در جای خود مینشینند و به آن اتفاق نگاه میکنند.
یک مثال دیگر، آزمایشی مشابه است که در آن افراد گروهی که داستان کوتاه خواندهاند نسبت به گروهی که متنی تحلیلی خواندهاند توانایی بالاتری برای حل مسائلی که نیاز به منطق اجتماعی دارند از خود نشان دادهاند. در حالی که برای حل مسائل تحلیلی، افراد هر دو گروه عملکرد مشابهی داشتهاند. بنابر یافتههای اینگونه پژوهشها، مطالعهی داستان بخشهایی از ذهن مارا که مربوط به درک پیچیدگیهای اجتماعیست فعال میکند و بازدهی ما را در امور انسانی و ارتباطی افزایش میدهد. به این ترتیب مطالعه ی رمانها، روایتها و قصهها در طول زمان میتواند ما را به انسان های نوعدوستتر و همدلتری برای اطرافیانمان تبدیل کرده و ساماندهی روابط اجتماعی را برایمان سادهتر کند. به علاوه، این تأثیر میتواند آنقدر آنی باشد، که شاید اگر مدتهاست یک کتاب داستان درست و حسابی نخواندهاید بیجا نباشد که قدری نگران خودتان و روابط دوستانه یا خانوادگیتان باشید.
دکتر مهرناز آزاد
انتهای پیام/*