پایگاه خبری احوال نیوز؛ برداشت آزاد ،پایگاه خبری احوال نیوز هیچ مسئولیتی در برداشت شما از این نمایشنامه ندارد.
نمایشنامه بازگشایی مدارس
صحنه اول
سالنی با چند صندلی دور یک میز ، درحالی که بشقاب هایی از میوه‌های مختلف سیب ،پرتقال، موز و توت فرنگی در بشقاب ها چیده شده و افرادی که به عنوان اعضای ستاد مبارزه با کرونا دوره این میز نشسته اند (در حالی که تهویه هوا کار می کند) جلسه با پچ پچ افراد شروع می شود .
سکوت هنوز ادامه دارد ،فلاسکهای چای ، آب جوش و فنجان های قهوه ، پرو خالی می شود .
مسئول اول : (در حالی که خمیازه می کشد) خسته شدیم از این ستاد،بیایید یک کار جدید بکنیم .
مسئول دوم : چیکار کنیم ؟ کاری نمونده دیگه . همیشه می گیم همه برید مسافرت یا می گیم نرید مسافرت. یا میگم شهرها قرنطینه است یا قرنطینه نیست. با جریمه کلان هم که کلی به نیروی انتظامی کمک کردیم. پزشکا هم که مشکلاتشون حل شد. پرستاران هم که حل شد . حال فعلاً ستاد وظیفه ای نداره.
مسئول سوم: (در حالی که ژست ارشمیدوسی گرفته و فریاد می زند اورگا اورگا)یه کار تازه ! یه فکری دارم،
- خوب بگو ،بسم الله .
- – همه دانشگاه ها و مدارس باید باز شود.
یه دفعه جمع ساکت می شود. همه به مسئول دوم نگاه می کنند
- دانشگاه باز شود؟مدارس باز شود ؟ آخه ما هنوز تمهیداتی برای بازگشای آن‌ها در نظر نگرفتیم
- مهم نیست باز که بشه مشکلات یکی یکی پیدا میشه، بعد حلش میکنیم فکر می‌کنید قبلا چیکار می کردیم، فوقش نشد مهم نیست ،تا فهمیدیم نمیشه یه معذرت خواهی می کنیم.
همه به فکر فرو رفتند،
آخر جلسه بیانیه صادر می شود:
بند ۱-« همه مدارس و دانشگاه ها باز است متخلف اعدام»
بند ۲-«سرویس مدارس از همین امروز شروع به کار کرده و تعطیلات نوروز هم بچه‌ها را به مدارس می‌برد اگر نبرد اعدام »
بند ۳-معلمان هم موظفند بیایند سر کلاس اگه نیامدند اعدام»
بند ۴- یک ماه شاید هم دو ماه و… به مدارس اضافه می شود .»
بچه ها ببرند صدا و سیما بخوانند
پایانه صحنه اول
صحنه دوم
ملت متمول
خانه لاکچری در حالی که آقای خانه روی جزیره آرنج خودرا گذاشته وبه آن تکیه داده است و خانم خانه روی صندلی دارد قهوه را می‌نوشد،
- افشین میدونی مدارس باز شده
- – من که کار دارم خودت ببرش
- – من فردا وقت پدیکور قرار دارم فردا که نمیشه ،پس فردا مانیکور قرار دارم نمی رسم پسون فردا می خوایم بریم لواسون
- – ( افشین کمی چانه خود را می خاراند، ریش که ندارد )خوب این که بحث نداره ، زنگ بزن آژانس سر کوچه صبح ببره و ظهر بیاردش.پولش اما با تو
- – اخه به من چه بچه خودته
- من خودم زنگ میزنم.
- – بچه از درون اتاق دارد بازی می‌کند و اصلا توجهی به گفتمان پدر و مادر ندارد
پایان صحنه دوم
صحنه سوم
ملت فلک زده
- خدا بخیر کنه سرویس هم که نداریم چیکار کنیم
- – با خودم میبرمش
- – ببری که به کارت نمیرسی
- – چیکار میشه کرد،نره هم فکر می‌کنم بچه عقب بیافته
- – چیکار کنیم گفتن سرویس میاد
- بابا اینا کی حرف راست زدن که دومیش باشه و من بهت قول میدم تا آخر سال سرویس ردیف نشه. تازه میگن که سرویس ها قرار پول آژانس بگیرد رفت وبرگشت پول آژانس میشه حدود ۱۰۰ هزار تومان و ۵ روز باید بره ۵۰۰۰۰۰ تومان هفته ای، ماهی ۲ میلیون تومان
- – مرد حسابی ما همین الان الانم هشتمون گرو نهمونه .این دو میلیون تومان جدید چیکارش کنیم
- بابا مسئولین به فکر ما هستند .حتماً یه فکر کردند مگه نه
و داستانی که هنوز در کشور ادامه دارد
صحنه چهارم
ملت خیلی فلک زده
- بیا این درد سر جدید پول بلیط واحدت رو چجوری جور کنم
- خدا بخیر کنه
- سه پلشت آید و زن زاید و مهمان عزیز ز سفر باز آید
- حالا چیکار کنیم هیچی یه جور خودشو برسونه
- نرفت هم نرفت
- گفتن غیبت رد می کنن
- عیبی نداره بعدا میره نهضت مجانی درس می خونه
پایان صحنه پنجم
شاید ما مفهوم کار جهادی انقلابی را نفهمیده ایم ، کار جهادی و انقلابی یعنی کاری که هم برنامه ریزی شده باشد هم مشکلات در نظر گرفته باشند و هم به مردم بیاندیشند.
مهدی امیدوار
انتهای پیام/*
