اجتماعی استان اصفهان اقتصادی بهداشت بین الملل تصاویر جنوب چندر رسانه حقوق بشر دسته‌بندی نشده دین و اندیشه شرق شمال غرب فرهنگ و هنر مرکزی یادداشت/مقاله/گفتگو/مصاحبه

فهیمه کریمی عکاس و فعال اجتماعی: مگر می شود زاینده رود زنده نباشد و من شاد باشم؟

فهیمه کریمی عکاس و فعال اجتماعی: مگر می شود زاینده رود زنده نباشد و من شاد باشم؟

پایگاه خبری احوال نیوز ، مظهر حیات که باشی و مهریه دختر آفتاب، هیچکس تاب نمی آورد لحظه ای نبودنت را ..چه رسد به این همه وقت! این زمینهای تفتیده و ترک خورده انگار نیش تر می زند بر دل هر کس که روزگار خوش و خرم و شاد این پل و این سرزمین را دیده باشد..انگار یکی بر گلویت چنگ انداخته باشد و راه نفس کشیدنت را بسته باشد..دلت درد می کشد و چشمانت دریای بارانی که برای جاری شدن بهانه های کافی را دارد….

پیش تر ها هم یک بار اینگونه دیده بودمت، ای زنده رود همیشه زاینده ..اما وقتی دوباره به روزگار اوج برگشتی دلم قرص شد که دیگر هرگز ترک خورده و تشنه نخواهمت دید …ولی باز هم آمدم و اینگونه حزین و خسته دیدمت… و مردمی که با درد و یاس به ترکهای عمیق زمینت می نگرند انگار دلشان ترک برمی دارید با هر کدام از غصه هایت…

مگر می شود زاینده رود زنده نباشد و من شاد باشم؟ مگر می شود دل زنده رود ترک برداشته باشد از بی آبی و من آب گوارای خنک را در دل خوشی سر بکشم؟

مگر می شود زاینده رود زنده نباشد و من شاد باشم؟

هر کس که شبهای قشنگ زاینده رود و شور ونشاط مردمی که تا صبح کنارش بیدار می ماندند و آنهایی که صدایی خوش و قریحه ای دلنشین داشتند آوازکی می خواندند را دیده باشد ،امروز از دیدن خشکی دردناک زنده رود دلش کویر می شود و چشمانش دریا…

وقتی می رفتم تنها یک سوال ذهنم را مشغول کرده بود که زاینده رود خشک را چطور تاب بیاورم؟ که این شبهای خنک آخر مردم سپاهان کنار کدام رود تا صبح می نشینند و به آرزوهایشان چشم می دوزند؟ اگر ناچار نبودم اما قدم برنمی داشتم.


دیدن زنده رود غمگین، دلم را چنان به درد آورد که شیرینی همه جاذبه های این سرزمین هزار اثر را از کام جانم زدود…دیگر نه معماری بی نظیر مسجد شیخ لطف الله توانست آرامم کند و نه خیره شدن به گنبد مینای مسجد امام…دیگر حتی دیدن عکس ستونهای بلند و باوقار چهلستون در آن حوض زیبا هم نتوانست انگیزه ای باشد تا خوش باشم.

شبی پا به سی و سه پل گذاشتیم و به جای آن مردمی که روی تک تک سکوها شانه به شانه می نشستند و از ته دل می خندیدند تک تک مردمی را دیدم که تند و شتابان عبور میکنند تا نگاهشان در نگاه خشکی زمین گره نخورد…

چه صحنه تلخی بود!

مگر می شود زاینده رود زنده نباشد و من شاد باشم؟

خداکند دوباره دل مردم ایران از سیراب شدن زاینده رود، شاد شود و دوباره جوش و خروش این رود همیشه زنده ، دلمان را به تب و تاب بیندازد….تب و تاب سفر به شهری زیبا و نشستن کنار این رود خروشان تا وقتی خورشید طلوع کند و ماه به خواب رود…

زاینده روددریاچه ی ارومیه……تخت جمشید….و .. دارن از دست میرن…نمیفهمیم که قبل از اونا این ما و تاریخ و هویتمان هستیم که داریم از دست میریم….که هیچ فستیوالی زنده مان نخواهد کرد.. کاش کاری کنیم..پیش از آنکه مثل همیشه دیر شود.

فهیمه کریمی

انتهای پیام/*

نظرات
0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
20 Comments
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
شهاب

زاینده رود دیگر زاینده رود نیست . بلکه جاده ای خاکی بیش نیست
خسته نباشی ب خبرنگار احوال نیوز

معصومه کریمی

زنده باد زاینده رود زاینده …

پروین

زاینده رود با آب جاری زاینده رود است….
باخوندن این متن و دیدن عکس های زاینده رود خشک واقعا قلبم به درد امد …ای کاش روزی برسد که هیچ وقت زاینده رود رو خشک نبینیم

رادین

بسیار عالی بودخانم کریمی 👌👌👌

شقایق پوط انداز

امیدوارم که همیشه زاینده رود آب داشته باشه

بیتا

آن شنیدم که زنده رود عزیز
باردیگر دوباره زنده شدی
اشک شوقت به چهره جاری شد
قلب ایران من بهاری شد
ای به دیوان حافظ آب حیات
رگ جانبخش اصفهان قشنگ
خشک دیدم ترا به موسوم صیف
بغض تلخی گلوی من بفشُرد
دیده گانم زغصه باریدند
اولین بار بود درعمرم
که ترا خُشک وبی رمق دیدم
ای که از تو حیات می‌روید
در صفاهان که قلب ایران است
تا ابد جاودان وجاری باش
آب تو خون به جان ایران است

بیتا

ای کاش واقعا کسی فکری به حال زاینده رودمون می کرد….الان دیگه زاینده رودمون زاینده نیست،شده کویر خاکی…

سردار

زلف مشکین از سواد اصفهان چون آب خضر

بر عذار افکنده آب خوشگوار زنده رود

دشت پیمای جنون گشته است چون موج سراب

موج آب زندگی در روزگار زنده رود

زنده شد هر کس که چشمی آب داد از جلوه اش

رشته جان است یکسر پود و تار زنده رود

پاک می سازد بساط خاک را از زهد خشک

جلوه مستانه بی اختیار زنده رود

سردار

ای کاش مسئولین کمی به حال زنده رود مرده مان فکر کنند، ای کاش خداوند متعال به رود خشکیده مان باران عطا کند…

مینا بیگی

چقدر زیبا بود
حرف دل تمام مردم اصفهان زیباست،حرفی که کسی جز مردم این شهر نمیتونند درک کنند
غصه ای که دوباره به چشم اومد
عکسها بسیار زیباست

سردار

دلمان برای روز های سبز و با طراوتی که کنار زنده رودمان خوش و بش میکردیم تنگ است….

میترا بیگی

خانم کریمی متن بسیار زیبایی بود همچنین عکسهای بسیار قسنگ و هنرمندانه.

بیتا

ای کاش دلم‌ پنجره ای دیگر داشت..
ای کاش دلم فقط شقایق می کاشت…
ای کاش کسی می آمد و غم ها را از قلب اهالی زمین برمی داشت…

سهراب سپهری

ای کاش کسی می آمد و غم خشک شدنت را از روی دل آدمیان برمی داشت😔

ماهی

آب را دزدیدند
خشکسالی شد
زاینده رود خشکید
سی و سه پل بیوه شد
پل خواجو طلاق گرفت
پل شهرستان خودکشی کرد
پل چوبی خود سوزی
ماهیان مردند
مرغان دریایی بی روزی
آفتاب گرمتر شده
پل بزرگمهر پهن تر
اندک آبی هم که در بالادست موجودست
ذوب آهن و فولاد قورت می دهند
جایش دود و آسم وmsهدیه می دهند
تونل سوم کوهرنگ هم که…
هیچکس به فکر نیست
هیچ کس حرف های من را گوش نمی دهد
ابر
حرف های من را شنید
گریه کرد
باران گرفت
شیشه ها پر از گل شد
ابر خجالت کشید
رفت
دور شد از شهری که هیچکس به فکر نیست

ماهی

آب را دزدیدند
خشکسالی شد
زاینده رود خشکید
سی و سه پل بیوه شد
پل خاجو طلاق گرفت
پل شهرستان خودکشی کرد
پل چوبی خود سوزی
ماهیان مردند
مرغان دریایی بی روزی
آفتاب گرمتر شده
پل بزرگمهر پهن تر
اندک آبی هم که در بالادست موجودست
ذوب آهن و فولاد قورت می دهند
جایش دود و آسم وmsهدیه می دهند
تونل سوم کوهرنگ هم که…
هیچکس به فکر نیست
هیچکس حرف های من را گوش نمی دهد
ابر
حرف های من را شنید
گریه کرد
باران گرفت
شیشه ها پر از گل شد
ابر خجالت کشید
رفت
دور شد از شهری که هیچکس به فکر نیست

ماهی

بنگر که سال هاست چه می گذرد
بر روزگارِ و حال و هوای زنده رود
خاکِ مرده است به جای آبِ حیات
جاری ، به جان و روان زنده رود

ماهی

عکس ها بسیار زیبا هستن👏👏👏

فرزانه

عکسای عالی متن خوب 👍موفق باشی

20
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x