پایگاه خبری احوال نیوز ، نگاهی به پیکره ی شهرها یی که روزو روزگارقبل کوچک و خرد بوده و اکنون به کلان شهرهای بزرگ تبدیل شده اندپس باید گفته شود همانگونه که نوع شهرها تغییر کرده ،نوع زندگی مردم هم تغییر کرده است .
زمان ساختمانهای دو طبقه با اتاق بالایی پارکینگ گذشته و، حالا ساختمانهای بلند از بین ، خانه های کوچک قدیم سر بیرون آورده و ،تا چندین طبقه هم بلندی دارد و مشرف بر تمام خانه های آن محله است .ساختمانهای بلندی که چون غولهای بتونی در مقابل دیدگان همه به بالا رفته اند تا شاهدی باشند که ، چگونه هر کدامشان جایگاهی برای خانواده های خواهند شد که ، ماندن در خانه ی خود را تجربه نکرده اند.
قرار است تا چه زمانی وضع به همین منوال تغییر کند ؟
روزی که در طبقه یی آپارتمانی حس راحت بودن را تجربه کند. یا چون حکایت های صاحب خانه و مستاجر قصه های قدیمی و جدیدی که هزاران بار شنیده شده اند.و در پشت تمام ساختمانها و، ویران کردن خانه های قدیمی که ، شکل و رنگ کوچه ها و حتی شهر را هم عوض خواهد کرد ولی اصل و ریشه یشان هیچگاه تغییر نخواهد کرد. شاید روزی این ساختمانهای بتونی تعقییر کنند آن هم به سبک و صیاقی دیگردرآیند .
به گزارش پایگاه خبری احوال نیوز،
اشاره به ساخت و سازبی رویه آپارتمانهایی دارد که مانند قارچ در حال رشدروز افزون هستند .
ابر ساختمانهای بزرگ در ؛ سطح شهر
دیگر محرمیت و سلسله مراتب ــ که اساس خانههای سنتی بود ــ کاربردی در تعاریف جدید مجتمعهای مسکونی، خانهها و آپارتمان ها نداشت.در پلانهای تحمیلی، بعضی از فضاها نیز با افت و خیزها و ارزشگذاریهای متفاوت، جایگاه دگرگونهای پیدا کردند. آشپزخانههای اوپن ــ که ترجیحا مخصوص آمادهسازی غذاهای سبک و فوری هستند ــ جای آشپزخانهها و مطبخهایی محجوب و با وظایف پیچیدهتر و پُرکارتر در سبک پذیرایی و پختوپزهای ایرانی را گرفتنددرحالیکه مجموع عملکرد الگوهای اولیهی آپارتمان کمی بیش از یک خوابگاه خصوصی است،
خانههای ایرانی در مفهوم سنتی آن، با اتکا به وسعت و تفکیک اندرونی و بیرونی و ترکیبی از فضاهای مختلف، ظرفیت انجام فعالیتهای متنوعی را داشتند. بسیاری از ملاقاتهای تجاری مردان خانه در قسمت بیرونی انجام میشد، در حالیکه خانم خانه میتوانست از مجلس زنانه یا نشستهای روزانه و مداوم خود با اقوام و همسایهها لذت ببرد. اغلب مراسم مذهبی و خانوادگی در همین خانهها انجام میشدند و به طور کلی، افراد خانواده میتوانستند بیشتر نیازهای فضایی خود را در داخل همین خانهها تأمین نمایند.
علیرضا محمد خانی ضمن اشاره به معضلات آپارتمان ادامه داد:از جمله آسیبها و معضلات آپارتمان شامل :
الف- عدم هویتبخشی و ، انتقال ارزشها است . خانهی آپارتمانی، به دلیل نوع فضاسازی و ساخت آن، بسیاری از کارکردهای سنتیاش مانند محل تفریح و آسایش، محل ملاقات و میهمانی، محل جشنها و برگزاری آیینها و محل کار و البته تولید و … به جز محل خواب را به فضاهای شهری منتقل کرده است.
بنابراین دیگر در شعار «شهر ما، خانهی ما» بیش از آنکه خانه «استعارهای» برای شهر باشد، بیانگر و توصیفکنندهی یک «واقعیت» است. امروزه بخش عمدهای از اوقات زندگی در شهر و فضاها و مکانهای گوناگون شهری سپری میشود و در پی آن اوقات مختص به درون منزل بسیار کمتر شده و خانه بیشتر تبدیل به خوابگاه شده است.
ب ـ فردی شدن خانه :فضایی که در خانهها طراحی میشود باید بگونهای باشد که در ساعاتی از شبانهروز تعاملاتی بین خانواده اتفاق بیفتد. این به آن معنا نیست که از خانواده بخواهیم دور هم جمع شوند و با هم تعامل داشته باشند، بلکه باید طراحی فضا به گونهای باشد که موجب افزایش تعامل روحی اعضای خانواده شود؛ به این لحاظ که فضایی دربرگیرندهی فعالیتهای مشترک خانواده باشد و نیز امکان گرد هم آمدن افراد خانواده برای مقاصد متعدد و متنوع را فراهم آورد. اگر بررسیهای عمیقتری در نوع پلان خانههای سنتی داشته باشیم، کارکردهای فضایی اغلب در جهت تقویت و برقراری روابط اجتماعی بوده است؛ اما طراحی آپارتمان ها به گونهای است که سبب فردی شدن خانه و گسستن اعضای خانواده از یکدیگر میشود.
ج ـ کوچک شدن خانوادهها :ابعاد کوچک و نوع طراحی آپارتمانها یکی از عواملی است که سبب تک فرزندی و کوچک شدن خانوادهها میگردد.همچنین محدودیتهای فضایی آپارتمانها سبب ایجاد مشکلات عدیدهای در کودکان میشود،زیرا نبود فضای کافی برای جستوخیز کودکان سبب میشود تا آنها نتوانند انرژیهای نهفتهی خود را با بازی و ورزش آزاد کنند و بنابراین دچار بیقراری ، رفتارهای تخریبی و پرخاشگری میشوند. با گذشت زمان، اینگونه رفتارها و ساختارشکنی ها به داخل جامعه کشیده میشوند.
د ـ وداع با حیاط: کودکان، بزرگترین بازندههای زندگی در آپارتماناند.بچههای امروز نمیتوانند در خانه بدوند، چون همسایه پایین و بغل و بالا از صدای دویدن آنها عذاب میکشد. آنها حتی نمیتوانند بلند بخندند، چون صدای قهقههی کودکانهشان تا هفت خانه آن طرفتر میرود و صدای مردم را در میآورد.
خانههایی تنگ، دلهایی تنگ دارد .
شاید همهی تقصیرها به گردن معماران نباشد که یادشان رفته یک ایرانی، حتی در قرن بیستویکم هم یک ایرانی است،
با تمام نیازهایی که نیاکانش داشتهاند. شاید تقصیر افزایش جمعیت و کمبود زمین و عصر ارتباطات باشد که سبک زندگی ما مردم تغییر کرده و با دستکاری ذائقهها، کاری کرده که در آپارتمانهای تنگ و بدقواره زندگی کنیم و همیشه دلمان بخواهد از این خانههای دلگیر بیرون برویم و دمی در کنار گلی، درختی یا فواره آبی، آرام بگیریم.
خانههای امروزی ما که چهاردیواریهای دخمه مانند، بیشتر از آنکه جایی برای زندگی آدمها باشد، جایی برای چیده شدن اسباب زندگیاند که خودشان از بس زیاد و متراکماند مانع اصلی برای زندگی کردن شدهاند.
پدر بزرگی افزود : زندگی تغییر کرده ، چون زمانه هم تغییر کرده است جایی آن خانه ها خانه های کوچک است در حالیکه ما آزادانه به آب، سبزه و ، گلها علاقمند هستیم .
به جایی این ریزخانه ها خانه بزرگی بودکه ، حس وجودش را در وجودمان باید احساس کنیم .
پدر خانواده خانه های قدیمی اضافه کرد: ما هنوز به خانه هایی هوایی عادت نکردیم و همیشه دلمان می خواهد که در روی زمین با همان حیاط کوچک زندگی کنیم .
وی ضمن اشاره به خانه اش بیان کرد : مهم سقف بالایی سر است حالا در هر خانه یا ساختمانی بتونی که باشد، راحتی بیاورد. کافی است ولی در زندگی امروزه خانه محل خواب شده است و فقط شبها در کنار هم هستند . گویا خانه ها کوچک و افراد خانواده از هم دورتر شده اند .
رویا مردانی
انتهای پیام/*