تحریم جدید آمریکا علیه مقام معظم رهبری همچنان مورد بحث تحلیلگران مسائل سیاسی و روزنامهنگاران قرار دارد؛ همچنین نشست منامه و اهداف پشت پرده آن نیز در عناوین خبری امروز بیاهمیت نبود. در کنار این موضوعات مناقشه بیژن زنگنه و سعید جلیلی هم در نوع خودش جالب است.
گروه سیاست پایگاه خبری احوال نیوز، تحریم جدید آمریکا علیه مقام معظم رهبری همچنان مورد بحث تحلیلگران مسائل سیاسی و روزنامهنگاران قرار دارد؛ همچنین نشست منامه و اهداف پشت پرده آن نیز در عناوین خبری امروز بیاهمیت نبود. در کنار این موضوعات مناقشه بیژن زنگنه و سعید جلیلی هم در نوع خودش جالب است. آنچه میخوانید مهمترین عناوین خبری و تحلیلی امروز رسانههای ایران است.
روزنامه اعتماد در گزارش خود درباره تصمیم اخیر ترامپ مبنی بر تحریم رهبر انقلاب، تعدادی از فرماندهان سپاه و تحریم آتی محمد جواد ظریف نوشته است: «یک روز دعوت به مذاکره، روز دیگر دمیدن در شیپور جنگ، ساعتی سخن گفتن از «ایرانیهای فوقالعاده»، ساعتی دیگر «تروریست خواندن» ملت ایران، سالی خروج از برجام، سال دیگر انتقاد از کاهش سطح تعهدات برجامی ایران، سحرگاه تشکر از ایران برای عدم هدف قراردادن هواپیمای باسرنشین امریکا و شامگاه تحریم تهران. یکشنبهروزی سخن گفتن از آنکه دولت فعلی امریکا به دنبال تغییر نظام در ایران نیست و دوشنبه روزی وضع تحریم علیه رهبر ایران و سخن گفتن از تحریم وزیر خارجه این کشور در چند روز آتی. دونالد ترامپ، چهل و پنجمین رییسجمهور امریکا تصویری آشفته از کاخ سفید به جهان ارایه کرده است. ترامپ میگوید به دنبال جنگ با ایران نیستم و توسل به دیپلماسی را ترجیح میدهم. آقای رییسجمهور همزمان از آمادگی برای گفتوگو با ایرانیها هم سخن میگوید اما کدام دیپلماسی؟ کدام کانال گفتوگو و کدام اراده واحد سیاسی برای گفتوگو؟ هرچند آشفتگی تنها مختص سیاست دونالد ترامپ و تیم وی در قبال ایران نیست و پروندههای کشورهایی چون کرهشمالی، ونزوئلا، سوریه و… هم از همین معضل واحد رنج میبرند اما عدم وجود رابطه دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن در ۴۰سال گذشته و سابقه تنشهای متفاوت میان این دو برای جداکردن پرونده تهران از سایر پروندههای روی میز دونالد ترامپ کفایت میکند. دو سال و اندی از حضور ترامپ در کاخ سفید میگذرد و در این میان گامهایی که وی در قبال ایران برداشته صرفا به تنشزایی بیشتر و بیشتر منتهی شده و این در حالی است که رییسجمهور امریکا در فاصله هرگام تاکید کرده به دنبال تنشزدایی از رابطه با تهران و رسیدن به توافقی همهجانبه با ایران است. پریشانگویی و اظهارات ضد و نقیض درباره ایران صرفا محدود به دونالد ترامپ نیست و مانند یک بیماری مسری به زیردستان وی اعم از وزیر خارجه تا مسوول گروه اقدام علیه ایران در وزارتخارجه نیز سرایت کرده است. در حالی که نه فقط تهران بلکه نزدیکترین شرکای سنتی امریکا هم نمیتوانند موضع اصلی و مشخص واشنگتن در قبال ایران را در سایه اظهارنظرهای متناقض و عملکردهای متفاوت از شعارهای سیاسی درک کنند، ترامپ ادعا میکند فایده این ابهامآفرینی، گیج کردن ایرانیها است. امروز ثمره این رفتارهای زیگزاکی بیثباتی در منطقه غرب آسیا و خلیجفارس و ثانیه به ثانیه انتظار برای تنشی جدید است. در روزهایی که اروپاییها به اضافه چین و روسیه تلاش میکنند توافق هستهای با ایران را حفظ کنند و قرار است مدیران سیاسی ۶ کشور روز جمعه ۷ تیرماه در وین دور هم جمع شوند، دونالد ترامپ روز دوشنبه به وقت امریکا حلقه جدیدی به زنجیره تحریمها علیه ایران افزود: تحریم رهبر ایران و سخن گفتن از تحریم محمدجواد ظریف در چند روز آتی… به نظر میرسد که دانههای تسبیح تحریم ترامپ با توجه به آنکه دیگر تحریم موضوعی باقی نمانده، تمام شده و آنچه دوشنبه اتفاق افتاد آخرین تیر در ترکش دونالد ترامپ برای تحت فشار قرار دادن ایران بود. اقدامی نسنجیده که تبعات آن دامان کاخ سفید را در سال منتهی به انتخابات ۲۰۲۰ میگیرد».
روزنامه اینترنتی وزگلیاد روسیه در تحلیلی نوشته است: «اقدامات تحریک آمیز علیه ایران، آمریکا را به بنبست کشانده است و افزایش اعمال فشارها و ادامه تهدیدات، از جمله تهدید نظامی، نتوانسته در عرصه بین المللی به نفع واشنگتن تمام شود و یا ایران را به زانو درآورد. مقامات تهران هم هشدار دادهاند که اعمال تحریمهای جدید آمریکا، ازجمله علیه دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی، دیگر به منزله پایان دیپلماسی بشمار میرود. در چنین شرایطی روسیه نیز ظاهرا انتخاب خود را کرده و از زبان نیکلای پاتروشییف دبیر شورای امنیت خود به آمریکا گوشزد کرده که ایران متحد مسکو در منطقه بشمار میرود و واشنگتن باید از اقدامات تحریک آمیز علیه تهران دست برداد».
در ادامه نوشته اشاره شده است: «در آستانه دیدار احتمالی ولادیمیر پوتین با دونالد ترامپ در حاشیه نشست سران گروه ۲۰ در ژاپن، مذاکرات بسیار مهمی بین پاتروشییف و جان بولتون و میر بن-شابات همتایان آمریکایی و اسرائیلی وی در قدس(فلسطین اشغالی) انجام گرفت. همان طور که انتظار می رفت، اوضاع پیرامون ایران در مرکز مذاکرات قدس قرار داشت، چرا که این مسئله برای دو طرف آمریکایی و اسرائیلی بسیار اهمیت دارد. در چنین شرایطی دبیر شورای امنیت روسیه اظهارات بیسابقهای در دفاع از مواضع ایران در مقابل اتهامات وارده از سوی آمریکا و متحدانش به زبان آورد». در ادامه این گزارش که آن را تسنیم نقل میکند آمده است: «به نوشته این روزنامه، این واقعیت که وی ایران را متحد روسیه در منطقه نامیده، ارسال علامت بسیار مهمی برای آمریکا و اسرائیل است. پیش از این مقامات مسکو به طور دقیق هرگز از ایران بعنوان متحد خود نام نبرده بودند و صرفاً گفته میشد که ایران و روسیه همکاری نزدیکی در سوریه دارند».
صادق زیباکلام در گفتوگو با روزنامه آرمان از اهداف آمریکا در حمله نظامی احتمالی به ایران سخن گفته است: «هدف آنها کاملا مشخص است. آمریکاییها به خیال خودشان در پی واردکردن آسیبهایی به کشور هستند که تا سالیان سال بازسازی آنها طول بکشد. البته امیدوار هستیم که چنین سناریویی هیچوقت بهوقوع نپیوندد. البته خیلی روشن نیست که آنها بهدنبال عملیاتیکردن چنین سناریویی باشند، چون زمان تاکنون به نفع آمریکاییها بوده است. اینکه ایران وارد جنگ نظامی نشده و جنگی میان تهران-واشنگتن بهوقوع نپیوندد و همچنین مذاکرهای هم در مقابل انجام شود این دقیقا به نفع آمریکاییها خواهد بود. بهدلیل آنکه زمانی که نه مذاکره و نه جنگ صورت نمیگیرد اما متاسفانه تحریمها و فلجشدن اقتصاد ادامه مییابد. بنابراین این مساله دقیقا به نفع آمریکاییهاست، بهدلیل آنکه براساس تخمینها و گمانهزنیهای صورت گرفته وضعیت اقتصادی کشورمان وضعیت مطلوبی ندارد. تخمینهای موجود نشان میدهد که رشد اقتصادی ایران در سال۹۸ ممکن است به منفی۶ برسد. تورم بسیار بالا است. همچنین عملا آمریکاییها با تحریمهایی که اعمال داشتهاند جلوی صادرات نفت ایران را گرفتهاند. بهگونهای که هیچکشوری بر اساس تحریمهای آمریکاییها حاضر نیست و یا نمیتواند از ایران نفت خریداری کند. لذا ایران در بهترین حالت با استفاده از سایر راههای غیرمرسوم و معمول همچون قاچاق نفتش را به فروش برساند. همچنین پس از فروش نیز ایران نمیتواند پولش را بازگرداند. بهعنوان نمونه مسئولان فوتبال کشورمان خیلی سعی کردند تا پول سرمربی فوتبال پرسپولیس را پرداخت کنند و در نهایت مسئولان فدراسیون فوتبال مجبور شدند تا بهصورت نقدی(اسکناس) به ایشان پول بدهند؛ بنابراین نقل و انتقال ارزی از شبکه بینالمللی بانکی بسیار سخت و پیچیده است».
روزنامه کیهان در گزارشی از ابعاد مختلف معامله قرن سخن گفته و نوشته است: «دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در دو سال گذشته مدام از طرح خود موسوم به معامله قرن برای آنچه حل مسئله فلسطین و اسرائیل مینامد، صحبت کرده است. در همین راستا سفارت آمریکا را از تلآویو به قدس منتقل، حمایت مالی از آنروا (آژانس کار و امداد سازمانملل در امور آوارگان فلسطینی) را متوقف و بلندیهای جولان سوریه را به رژیم صهیونیستی بخشیده است! کاخ سفید روز دوشنبه ۳۰اردیبهشت ماه هم از اولین اقدام رسمی که در راستای اجرای طرح معامله قرن در منطقه انجام خواهد داد پرده برداشت. آمریکا و رژیم آلخلیفه در بیانیهای مشترک اعلام کردند منامه پایتخت بحرین طی روزهای چهارم و پنجم تیرماه میزبان نشستی با هدف جذب سرمایهگذاری در مناطق فلسطین خواهد بود. طراحان این طرح از نشست منامه به عنوان مرحله نخست معامله قرن یاد کردهاند. ظاهر و عنوان نشست یعنی شکوفایی برای صلح بسیار فریبنده است و برای کاستن از حساسیتهای شدید، قرار شده در این نشست صرفا از کمکهای مالی به فلسطینیهایی صحبت شود که به شدت تحت محاصره و فشارهای اقتصادی قرار داده شدهاند. چندروز پیش، پس از دو سال کشمکش و وعده و وعید، سرانجام آمریکا پرده از طرح ۵۰میلیارد دلاری خود موسوم به معامله قرن برداشت تا به زعم خود مهر پایانی بر دههها منازعه فلسطین و رژیم اشغالگر بزند اما از همان نخستین ساعات انتشار این طرح با مخالفت سخت فلسطینیها روبهرو شد. این طرح برای تطمیع مردم و مقامهای فلسطین شامل۱۷۹ پروژه زیربنایی و تجاری میشود و به موجب آن قرار است مبلغ ۲۸میلیارد دلار در کرانه باختری و نوار غزه و مبالغ ۱/۹ میلیارد، ۴/۷ میلیارد و ۳/۶ میلیارد دلار به ترتیب برای فلسطینیان ساکن مصر، اردن و لبنان سرمایهگذاری شود. طبق این طرح قرار است دولت فلسطینی جدیدی به نام فلسطین جدید در اراضی کرانه باختری و نوار غزه بدون شهرکهای یهودی(صهیونیستی) ایجاد شود اما چیزی به نام کشور فلسطین نیز وجود نخواهد داشت! طبق این طرح آوارگان فلسطینی که بیش از ۶میلیون نفر هستند برای همیشه حق بازگشت به کشور خود را از دست خواهند داد، قدس به اسرائیل واگذار خواهد شد. فلسطین جدید حق داشتن ارتش و سلاح را نخواهد داشت و تنها میتواند پلیس مسلح داشته باشد. همچنین حماس تمام سلاحش را تحویل میدهد و این موضوع حتی شامل سلاح فردی و شخصی رهبر حماس نیز میشود که باید به مصر تحویل داده شود».
در انتهای این گزارش آمده است: «البته همیشه برنامههای آمریکا و اسرائیل آن طور که طراحی شدهاند به نتیجه نخواهند رسید. تاکنون اسرائیل در برابر مقاومت فلسطین شکستهای سختی متحمل شده است و نشست منامه و طرح معامله قرن نیز تقریبا از هم اکنون محکوم به شکست است و حتی بسیاری از مقامات غربی نیز به این امر اذعان کردهاند. اما با این حال نباید ساده از کنار این مسئله عبور کرد. جهان اسلام در حال حاضر در برابر بزرگترین خیانت ارتجاع عرب قرار گرفته و عربستان و امارات به جاده صاف کنها و پادوهای جبهه غربی –عبری در منطقه تبدیل شدهاند».
روزنامه شرق در گزارشی درباره ابعاد اتهاماتی که به بیژن زنگنه زده میشود و نقش سعید جلیلی در این مناقشات نوشته است: «آخرین بازی جناحی که از سوی دلواپسان علیه بیژن زنگنه درگرفت، ماجرای ارتباط یک زن با ۱۶ نفر از مقامات وزارت نفت بود. ادعایی که حاجیدلیگانی، نماینده مجلس آن را مطرح کرده بود: اخیرا نهادهای امنیتی باند نفوذی در وزارت نفت را دستگیر کردند که در رأس آن، خانمی با ایجاد ارتباط با ۱۶نفر از مقامات ارشد این وزارتخانه، توانسته بود در جهت تکمیل پازل دشمن ضرباتی را به کشور وارد کند. ادعایی که البته بازهم از سوی وزارت اطلاعات رد شد. پیشتر نیز در راستای تضعیف وزارت نفت از سوی برخی مسئولان سابق دولتی در زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، ادعاهایی مطرح شده بود که البته بیش از آنکه حمله به حساب بیاید، خودزنی محسوب میشد. سعید جلیلی، در توییتی نوشته بود: «در سالهای ۹۱ و ۹۲ با وجود تحریمها ماهانه یک تا ۱.۵ میلیون بشکه نفت و میعانات به فروش میرفت». این حرف در حالی مطرح شد که به نظر میرسد بیانکننده این حرف، اطلاعی درباره چگونگی فروش نفت ندارد و نمیداند که صادرات نفت در روز مطرح میشود که با این حساب، ادعای فروش یک تا ۱٫۵میلیون بشکه نفت و میعانات بهصورت ماهانه! رقمی بسیار ناچیز و در حد جوک است. بااینحال، این سخن جلیلی را زنگنه بیجواب نگذاشت. او از رئیسجمهوری درخواست کرد تا در جلسهای نزد سران قوا و مراجع ذیصلاح دیگر با آقای جلیلی مناظره کند و در این زمینه نوشت: «اگرچه مشی اینجانب بر این است که معمولا در برابر اینگونه تهاجمات بهخاطر منافع ملی سکوت کرده و این ضربات را به جانودل میپذیرم، اما با توجه به اینکه جناب آقای دکتر جلیلی در شرایط کنونی، بهعنوان یکی از کانونهای اصلی انتشار ادعاهایی علیه مدیریت فعلی نفت عمل میکنند، چارهای جز ارائه پاسخی گذرا به ادعای ایشان ندیدم». او در قیاسی بین عملکرد وزارت نفت در دولت حسن روحانی و محمود احمدینژاد، نوشت: «عملکرد صادرات نفت و میعانات گازی در شش ماه پایانی دولت دهم (اسفندماه ۹۱ تا پایان مرداد ۹۲) بر پایه گزارش رسمی خطاب به سران کشور که به امضای جناب آقای قاسمی، وزیر محترم وقت نفت رسیده، کمتر از روزانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه بوده است، درحالیکه در هفت ماه نخست دولت یازدهم (یعنی از شهریور تا پایان اسفند ۱۳۹۲) با مدیریت کنونی وزارت نفت، رقم صادرات بهطور میانگین برابر یک میلیون و ۳۴۰ هزار بشکه در روز بوده است. این رقم، در سال ۹۳ معادل روزانه یک میلیون و ۳۴۰ هزار بشکه و در سال ۹۴ تا پایان دیماه (و پیش از اجرای برجام)، روزانه یک میلیون و ۳۵۰ هزار بشکه بوده است که بهروشنی مشخص میشود عملکرد دولت یازدهم در صادرات نفت و میعانات گازی چه در هفت ماه پایانی سال ۹۲ و چه در سالهای ۹۳ و ۹۴ که تحریمها همچنان و حتی با شدت بیشتر ادامه داشته، تماما بیشتر و بهتر از عملکرد دولت دهم که بهطور مشخص مورد توجه جناب آقای دکتر جلیلی قرار گرفته، بوده است. بهاینترتیب آشکار است که مدیریت کنونی وزارت نفت، در آن دوران، بیادعا و با پرهیز از رجزخوانیهای بیپشتوانه، در همه موارد توانسته بود عملکردی بهتر از عملکرد دولت دهم ارائه کند».
فارس، محمود نظری
انتهای پیام/*