اجتماعی استان بهداشت بین الملل تصاویر جنوب چندر رسانه حقوق بشر حوادث دسته‌بندی نشده دین و اندیشه شرق شمال غرب فرهنگ و هنر مرکزی یادداشت/مقاله/گفتگو/مصاحبه

انصاری پور : به پزشکان، پرستاران، نیروی انتظامی و مدیران مدارس اختیار داده شود که در موارد مشاهده کودکان تحت خشونت واقع شده گزارش بدهند.

انصاری پور : به پزشکان، پرستاران، نیروی انتظامی و مدیران مدارس اختیار داده شود که در موارد مشاهده کودکان تحت خشونت واقع شده گزارش بدهند.

 

 

 

درمان خشونت با پیشگیری

نازیلا انصاری پور ،  کارشناس ارشد علوم اجتماعی ، گرایش جامعه شناسی

معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل استان اصفهان  

پایگاه خبری احوال نیوز ، از مهم‌ترین جرائم موجود در قانون مجازات اسلامی، جرائم خشونت­ آمیز است که طیف گوناگونی از جرائم را در بر می گیرد که به‌رغم اختلاف­های فراوان در دارا بودن عنصر پرخاشگری با یکدیگر مشترک هستند.

برخی از پژوهش­های صورت­ گرفته در خصوص منحنی سن-جرم اثبات‌کننده‌ آن است که از میان چهار گروه سنیِ اطفال و نوجوانان، جوانان، میان سالان و سالمندان، گروه سنیِ نخست بیش از سایر گروه­ها در جرائم خشونت­ آمیز درگیر می­ باشند.

هرچند جرم­ شناسانِ زیستی در خصوص شیوه­ های ارتباط میان اختلال­های عصبی با جرائم خشونت­ آمیزِ اطفال و نوجوانان اختلاف‌نظر دارند اما اکثر آن­ها بر این باورند که میزان اثرگذاری هر یک از حوزه­ های سه­ گانه­ ی فوق کاملاً نسبی بوده و در تعامل با عوامل روانی و اجتماعی معنی پیدا می­کند.

زنگ خطر رشد خشونت در جوامع

آمار جنائی اکثر کشورها ثابت کرده است در مقایسه با جرائم مالی، میزان وقوع جرائم خشونت­ آمیز به‌مراتب کمتر می­باشد به‌گونه‌ای که تنها بخش کوچکی از جرائم واقع‌شده در جامعه خشونت­ آمیز می‌باشند.

به نظر می­رسد؛ ترس ناشی از وقوع جرائم خشونت­ آمیز در سطح جامعه به‌مراتب بیشتر از جرائم مالی است، به‌گونه‌ای که می­ تواند آثار مخربی را در حوزه­ های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی سلامت همگانی به‌جای گذارد (ر.ک. نیکوکار و همت پور، ۱۳۹۱: ۵۹-۴۶).

تعریف خشونت

خشونت از یک الگوی رفتاری از طریق توسل به ایجاد ترس، تهدید، رفتار زیان آور وآزاردهنده به منظور اعمال قدرت و کنترل که بر فردی نزدیک تحمیل می شود و شامل سوء استفاده جسمی، جنسی، اقتصادی، تهدیدات لفظی و متارکه می باشد.

خشونت با مفهوم پرخاشگری به کار برده می شود و در تعریف پرخاشگری آمده است؛ اعمال خصمانه ای که از روی عمد صورت می گیرد و به افراد و اشیاء آسیب می رساند.

خشونت، پدیده جدیدی نیست اما به علت بعد گسترده آن به تازگی مورد بررسی قرار گرفته است و این بررسی ها نشان داده که خشونت در درون خانواده از دو جهت تأثیرگذار است؛ شخصی و اجتماعی. جنبه شخصی، قربانی خشونت آسیب بدنی می بیند، تحقیر می شود و شخص خشونت دیده اگر کودک باشد تا آخر عمر بقایای آثار خشونت با او همراه است و از بعد اجتماعی نیز خشونت های خانوادگی نوعی بی اعتمادی نسبت به افراد به وجود می آورد.

موضوع مورد بحث معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل استان اصفهان بررسی ابعاد خشونت و گسترش آن در جامعه است.

خشونت، پدیده ای است که به مذهب، طبقه اجتماعی و سطح سواد کمتر ارتباط دارد. آسیب شناسان و جامعه شناسان اجتماعی عمده اختلافات خانوادگی را حول محور مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ناموسی تقسیم می کنند.

 نظریه هایی درباره خشونت

 اریک فروم، معتقد است؛ انسان دارای نوعی از پرخاشگری بالقوه و ذاتی است که اساساً در پاسخ به تهدید علائق حیاتی او به طور اعم بروز می کند. این خشونت برای حفظ زیست، دفاعی ضروری ولی نوع دیگر آن غریزی نیست بلکه تحت تأثیر یادگیری، محیط فرهنگی و اجتماعی انسان است.

الیوت ارنسون می گوید؛ انسان، حیوان پرخاشگر و ستیزه جو است؛ با این تعریف این سؤال مطرح می شود، آیا واقعا پرخاشگری در انسان فطری و در ذات او موجود می باشد؟ یادگیری تا چه حد در پرخاشگری مؤثر خواهد بود؟
ژان ژاک روسو معتقد است؛ انسان در محیط طبیعی، موجودی مهربان، شاد و خوب است. قیود اجتماعی او را مجبور به پرخاشگری و فساد می کند. این نظریه و نمونه های دیگر به جنبه اکتسابی یادگیری پرخاشگری تأکید دارند همچنان که فرزند خانواده خشن هرگز مهربان و صبور نخواهد بود.

بسیاری از اندیشمندان از جمله پروفسور عدل، معتقد بوده اند که انسان در محیط طبیعی خشن و بی رحم است و تنها برقراری نظم و تربیت در جامعه او را مهار می کند و یا سبب تصعید غرایز طبیعی پرخاشگرانه او بشود.

نوربرت الیاس، جامعه شناس آلمانی در کتاب فرآیند تمدن (۱۹۳۹) چنین بیان می کند که در تمدن های ابتدایی بشری، استفاده از زور و اجبار عاملی بود که افراد در جامعه را مجبور به قبول حقوق، حد و مرز زندگی دیگران می کرد. این تعریف از متدین بودن را می توان تا حد قابل قبولی به مفهوم تقوا منطبق دانست که در ادیان الهی نسبت به آن تأکید بسیار شده است و متدین بودن و تقوا داشتن عامل مهمی در رعایت حقوق، مدارا و پرهیز از رفتار خشونت آمیز با دیگران است.

عدم کنترل خشم و حوادث زیان بار در جامعه

شخص هنگامی از روش های خشونت گرایانه استفاده می کند که نتواند دیگران را تحمل کند و در مواجه شدن با دیگران برای رعایت و تحمل دیگری، ترمزهای درون اش عمل نکنند.

نوربرت الیاس، معتقد که خشونت پدیده ای است که در فرآیند اجتماعی شدن آموخته می شود و از آن جایی که عدم خشونت ورزی به سطح تمدن جامعه، رشد فرهنگ احترام به شخصیت، عقاید دیگران، روش های زندگی، شیوه های رفتاری دیگری و شکل گیری فرهنگ دموکراسی در جامعه مربوط می باشد.

به نظر می رسد که محو خشونت ممکن نیست مگر آنکه در همه نهادهای رسمی و غیررسمی (مانند مدرسه و خانواده) خرد و کلان جامعه (سازمان ها و ادارات مرتبط مانند دادگستری، شهرداری ها و …) تغییر و تحولی بنیادین، مستمر و پایدار صورت گیرد تنها در این صورت فرهنگ خشونت ورزی جای خود را به مدارای اجتماعی خواهد سپرد.

کهن ترین و شاید شناخته شده ترین تبیین در مورد پرخاشگری انسان، نظریه غریزه است که بیان می کند انسان به گونه ای نامشخص برای رفتار پرخاشگرانه برنامه ریزی می کند. مشهورترین صاحب نظران این دیدگاه زیگموند فروید است.  به باور فروید، پرخاشگری عمدتاً ناشی از سرکوب غرایز است که به سوی خود و آزار به خود متوجه شده و سپس به آزار دیگران می پردازد (احمدی، ۱۳۸۲: ۱۳۵ و۱۳۶). او معتقد بود که ریشه های پرخاشگری را باید در آرزوی مرگ یا غریزه مرگ جست و جو کرد که بر همه اشخاص حاکم است (صادقی و مشکبید حقیقی، ۱۳۸۵:۲۹).

خشونت در تقسیم بندی اجتماعی

هر گاه در جامعه یک گروه از گروه دیگر، متمایز و تفکیک شود فاصله اجتماعی رخ می دهد و این امر عواقب دیگری با خود به همراه می آورد. افرادی که خود را در گروه خودی قرار می دهند اعمال خشونت را در مورد گروه بیرونی امری مشروع و طبیعی تلقی می نمایند و نسبت به سایرین، خود را محق می دانند.

پرخاشگری یک رفتار اجتماعی که یاد گرفته می شود

نظریه یادگیری اجتماعی بر اهمیت یادگیری رفتار پرخاشگرانه از الگوها تأکید دارد . هواداران این دیدگاه بر این واقعیت تأکید دارند که پرخاشگری پدیده ای خطرناک و بی ثبات است که باید به عنوان یک رفتار اجتماعی یاد گرفته شود. در مقابل نظریه غریزی بودن پرخاشگری، ‌این نظریه معتقد است که انسان ها با مجموعه ای از انگیزه های پرخاشگری و پاسخ های خشن، پا به عرصه حیات نمی گذارند بلکه همچنان که اشکال پیچیده دیگر رفتار را یاد می گیرند، رفتار پرخاشگرانه را نیز باید یاد بگیرند (احمدی، ۱۳۸۲ : ۱۳۶ و ۱۳۷).

 اختلافات اجتماعی

خانواده، جامعه و فرد یک مثلث را تشکیل می دهند که اختلالات رفتاری در بین هر کدام از ضلع ها سبب ایجاد مشکلات متعدد می شود.

خشونت های خانوادگی نوعی بی اعتمادی نسب به افراد در انسان به وجود می آورد و فرد پرخاشگر و خشن هرگز نمی تواند مورد اعتماد جامعه باشد. در بسیاری از موارد نیز کسی که در کاری شکست می خورد و یا به اصطلاح سرخورده می شود یا در محل کار خود توبیخ می شود نمی تواند به خاستگاه ناکامی و شکست خود پرخاشگری کرده و خشونت روا بدارد، از این رو خشونت را به اطرافیان خود روا می دارد.

به تعریفی دیگر پرخاشگری و خشونت با ناکامی جابه جا می شود و شخص به جای علت واقعی و خاستگاه اصلی به خاستگاه دیگری حمله ور می شود.

عوامل محیطی خشونت

 بسیاری از محققان الگوهای خانوادگی نادرست و گسستگی خانوادگی به علت طلاق یا مرگ یکی از والدین و حتی تعارض والدین را عامل اصلی خشونت می دانند.

تحقیقات نشان می دهد که در صورت مرگ پدر در سنین کودکی و به عنوان الگوی همانندسازی برای پسران، میزان پرخاشگری و خشونت در این افراد در حد بالایی افزایش می یابد. همچنین طرد با روش های انضباطی غلط، مورد آزار و اذیت جنسی و جسمی، آزار و تنبه بدنی کودک، خشونت والدین، پائین بودن سطح سواد خانواده و وضعیت اقتصادی در بروز خشونت تا حد بسیار بالایی تأثیر دارد.

مهارت های مورد نیاز برای کنترل خشم

برای کنترل خشم مهارت هایی لازم است. ابتدا باید طیفی از احساسات که خشم را برمی انگیزد شناسائی و در مرحله بعد رفتارهای پرخاشگرانه خود و دیگران شناسایی شود. شناسایی پیامدهای احتمالی رفتارهای پرخاشگرانه مهارت دیگری است که باید در کنترل خشم مد نظر قرار گیرد.

شناسایی افکار و احساسات مقدم بر رفتار پرخاشگرانه، شناسایی نشانه های درونی احساس خشم، تمرین و آموزش مکانیزم های مقابله ای کنترل خشم و بروز خشم بدون از دست دادن کنترل از دیگر مهارت هایی که برای کنترل خشم برای تمامی افراد لازم است.

آرامش آموزی، بازسازی شناختی، تخلیه انرژی، حل مسئله، تغییر محیط، شوخ طبعی و ابراز وجود و قاطعیت راهکارهای مهم و مورد نیاز کنترل خشم هستند که برای هر یک از این مراحل شیوه های آموزشی خاص و مفیدی باید مد نظر قرار گیرد.

شیوه های ساده آرامش سازی مانند تنفس عمیق، تصویرسازی آرامش، انجام حرکات یوگا و تکرار کلمه ای که بار آرامشی دارد؛ احساس خشم را فروکش می کند.

راهکارهای کنترل خشونت

خشم یک هیجان انسانی به هنجار و مفید است اما در صورت عدم کنترل و مدیریت تخریب و خطرناک می شود و آسیب های جبران ناپذیری را برای فرد و اجتماع بدنبال خواهد داشت.

خشم به عنوان یک رفتار هیجانی ممکن است به دنبال جلوگیری از رفتار هدفمند، تحقیر شدن، مورد تبعیض، بی مهری، فریب کاری، عهدشکنی یا پیش داوری قرار گرفتن، تحقیر شدن احساسات، ارزش ها یا غرور و اقتدار واقعی یک فرد، مورد بدرفتاری و بی توجهی قرار گرفتن از سوی افراد مهم، مورد تجاوز بدنی یا کلامی قرار گرفتن و قربانی شدن رخ دهد.

خشم در واقع پاسخ انسان به محرک های درونی و بیرونی است که با توجه به سبک های مقابله­ ای افراد، توانمندی ها و ویژگی های شخصیتی آن ها واکنش های متفاوتی را بر می انگیزد.

این هیجان طی مراحل رنجش، ناکامی، خشم و خشونت ظاهر می شود و ممکن با هیجان های دیگری مانند عصبانیت، خصومت، کینه توزی، غضب، تنفر، تحریک، حسادت، رنجش، غرض، تحقیر و ناراحتی همراه باشد.

تأثیرات فیزیولوژیکی خشم بر روی بدن به صورت ترشح هورمون آدرنالین، تسریع تنفس، افزایش ضربان قلب و فشار خون، توقف سیستم گوارش، ترشح کورتیزول و سرکوب سیستم ایمنی بدن، افزایش هورمون تستوسترون در مردان، سرخ شدن چهره، افزایش قوای جسمانی، گشاد شدن چشم ها و سفت شدن عضلات می باشد.

در جوامع امروزی که سبک و نوع زندگی بسیار متفاوت با گذشته است؛ روابط افراد خانواده نیز با یکدیگر تغییر کرده به طوری‌که در برخی از موارد در مواجهه با موضوعات مختلف اعضای خانواده کنترل خود را از دست داده و خشمگین می شوند که اگر روش های شناسایی خشم و راهکارهای کنترل آن را ندانند مشکلات زیادی برایشان ایجاد می شود و شاید ادامه زندگی دیگر میسر نباشد. روانشناسان معتقدند که در شهرهای بزرگ میزان خشونت و سردی روابط درمیان خانواده ها بیشتر از مناطق دیگر است و اگر به خانواده ها آموزش های لازم ارائه شود میزان خشونت کاهش می یابد.

پیشنهادهای ذیل راهکارهایی عملی را ارائه می دهند که می توان در مورد آن ها برنامه ریزی کرد:

  تبدیل فرهنگ خشونت به مدارای اجتماعی.

آگاه سازی جامعه از عواقب رفتار خشونت آمیز.

عاری سازی جامعه از کینه و نفرت و جایگزینی عطوفت و مهربانی 

به پزشکان، پرستاران، نیروی انتظامی و مدیران مدارس اختیار داده شود که در موارد مشاهده کودکان تحت خشونت واقع شده گزارش بدهند و نیروی کافی نیز برای پیگیری وجود داشته باشد.

 فرهنگ سازی از طریق رسانه های گروهی، بالا بردن سطح آگاهی مردم از حقوق جزایی و آشنا کردن آنان از عواقب عملشان می تواند راه حلی برای جلوگیری از ارتکاب جرم باشد.

کنترل بر رسانه های اجتماعی تا آنجا که به کارگیری خشونت را به حداقل برسانند.

برای محو خشونت در همه نهادهای رسمی و غیررسمی تغییر و تحولی بنیادین، مستمر و پایدار صورت گیرد.

نازیلا انصاری پور
انتهای پیام/*

نظرات
0 0 رای ها
Article Rating
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x